اقتصاد پسا برجام / تحلیلی از حافظ شورچی دکترای علوم سیاسی و جامع شناسی سیاسی
به گزارش پایگاه تحلیلی خبری عصر میانه ، حافظ شورچی دکترای علوم سیاسی و جامع شناسی سیاسی در تحلیلی به وضعیت اقتصادی پسا تحریم پرداخته است :
گرچه که توافق هسته ای (برجام) با قدرتهای جهانی ، بیشتر به عنوان قراردادی یا تحولی در عرصه سیاست خارجی دیده شده است ولی برجام نشانه یا نتیجه تغییر بنیادین نگاه ایرانیان به جهان یا دولت های غربی نیست .
واقعیت آن است که حافظه بلند مدت ایرانیان خاطرات جنگ ها و مواجهه استعماری و تجزیه هرات، هفده شهر قفقاز،، بحرین و حتی کشتار ایرانیان در جنگ جهانی را نمی توانند کاملا به فراموشی بسپارد.حافظه کوتاه مدت ایرانیان نیز هنوز آثار سقوط دولت مصدق، ،تحریم های ظالمانه،، ترور دانشمند های هسته ای و...را هنوز برجبین دارد.
اکنون مساله این است که چه باید کرداین پرسش مهمی است که ایران و غرب با آن مواجهند.هر پاسخی راهبرد آینده روابط را مشخص میکند به نطر میرسد که مردم ایران با انتخاب رویکرد اعتدال پاسخی خردمندانه به پرسش بالا داده اند و آن این است که به خاطر آینده میتوان گذشته را تا حدودی نادیده گرفت آیا غرب نیز به این راه خواهد رفت یا نه؟باید منتطر تحولات آینده بمانیم،نکته مهم این است که برنامه ریزی برای اقتصاد پسا برجام نباید به آینده موکول شود یا تابعی از رفتار شرکت های غربی باشد بلکه راهبرد اقتصاد ایران باید همانی باشد که اینک به اقتصاد مقاومتی معروف شده و تقریبا میتوان گفت همه نخبگان اقتصادی و سیاسی مختلف ایران بر آن اجماع نموده اند و این امر یعنی اجماع نخبگان یکی از ضرورت های موفقیت هرگونه برنامه و چشم انداز پیشرفت است.با این اوصاف به نظر میرسد که دولت و مجلس آینده در مدیریت اقتصاد ایران در دوره جدید باید پنج اصل مهم را مورد توجه قرار دهد:
1-دولت و مجلس با تصویب طرح ها و لوایحی مقرر دارند که نحوه ی تعامل دولت ایران با شرکت ها و موسسات و بانک های خارجی یکسان نباشد بلکه مراکز و شرکت هایی که در دوران تحریم به ملت و اقتصاد ایران یاری رساندند در اولویت قرار گیرند ، این اصل تضمینی برای آینده روابط ایران با شرکت های مختلف می باشد.
2-انتقال فناوری و کالا های واسطه ای باید اولویت نخست باشند و کالا های مصرفی و تجملی باید همراه با تعرفه ها و عوارض سنگین باشد .
3-اقتصاد یا بازار ایران پسا برجام نباید به بازار واردات کالا های خارجی تبدیل شود بلکه دولت بایستی در کنار توجه به زیربناهای اقتصاد، تقویت تولید و کارگاه های تولیدی را در مرکز تصمیم گیری خود قرار دهد فراموش نشود که در دوره تحریم ، ایران در فناوری و کالا های ضروری تحریم بوده وگرنه واردات کالا های مصرفی و لوکس به شیوه های مختلف به کشور وارد شده اند و اینک قرار نیست همان کالا ها با عوارض کمتر به صورت رسمی وارد شوند.
4-نکته چهارم و مهم که باید مجلس آینده در دستور کار خود قرار دهد مطالبه سهم اقتصاد های خانگی و محلی از اقتصاد پسا برجام است مجلس باید دولت را موظف کند بسیاری از شرکت های متقاضی حضور در ایران را به شهرستان ها هدایت کند تصور نشود که فقط تهران ظرفیت و استعداد پذیرش شرکت ها را دارد به عنوان نمونه شهرستان میانه که دروازه آذربایجان محسوب میشود از همه مواهب طبیعی و انسانی برخوردار است استعداد مطلوبی در پذیرش و احداث صنایع تبدیلی و کشاورزی ، سرمایه گذاری درگردشگری دارد و این در حالی است که متاسفانه خبری در این زمینه شنیده نشده و همچنان نخبگان میانه منتظرند تا نمایندگانشان در مجلس با اراعه طرحی ، دولت را به اختصاص برخی طرح های صنعتی و کشاورزی به این منطقه مکلف نمایند.
5 مدیریت اقتصاد ایران در دوره تحریم که حدود 3 دهه طول کشیده است حتما حاوی درس ها و تجارب مثبت و منفی زیادی است که باید به آن نیز توجه داشت لذا پیشنهاد می کنم در کنار همایش ها و اندیشه ورزی پیرامون اقتصاد ایران پسا بر جام به تجارب مدیریتی ایران در دوره تحریم هم توجه شود و با مکتوب کردن آنها به آیندگان منتقل شود تکرار و بازخوانی تجربه تاریخی تحریم باعث میشود تصمیمات آینده همراه با عقلانیت بیشتری باشد و اینکه تصور نشود به صرف بسته شدن یک قرارداد باید منتظر معجزه اقتصادی بود . برجام هنگامی می تواند به مثابه معجزه و جهش اقتصادی تعبیر میشود که همه مردم تاثیر واقعی آن را بر زندگی و سر سفره خود حس کنند.
دکتر حافظ شورچی / تحلیل گر مسائل سیاسی