شهر من میانه (یادها وخاطره ها ) قسمت 6 تئاتر بعدازانقلاب
ادامه قسمت ها قبلی .....
از آبان 57 درگیر تظاهرات خیابانی بودیم .مردم هرروز میریختند خیابان وشیشه بانکها رامی شکستندوشعار مرگ برشاه ودرود بر امام خمینی سر می دادند وسینما را آتش زدند ومجسمه شاه که درمیدان آزادی امروز بود را پایین کشیدند.جشن وپایکوبی انقلاب پیروز شد.
اون موقع کسی جرعت بردن اسم سینما ونمایش وتئاتر رانداشت. بازیگران بزرگ سینما (منوچهر وثوق بهمن مفید -مرتضی عقیلی رضا فاضلی -و... )رادستگیر کردند وبعضی ها از ایران فرار کردند.چند ماهی تلویزیون برنامه خاصی نداشت .اسلاید یک گل ویامنظره ثابت نشان میدادباموسیقی ملایم بتهوون .
تا اوضاع اینچنین شد ابلاغ گرفتم برای تدریس در مدرسه .تا اینکه بعداز چند ماه حاج مهدی احمدی میانجی منودید وگفت:پسر عمو بعداز ظهرها انجمن دین ودانش جلسه است چرا نمی آیی.ماتوانجمن بشماها نیاز داریم خط بنویس عکس شهدای انقلاب را نقاشی کن .انجمن دین ودانش اون موقع روبروی دبیرستان دخترانه فرمانفرمانیان نزدیک خونه مون هم بود.
آقا مارفتیم اونجا وقسمت تبلیغات شروع بکار کردیم.ودر آنجا بود که باشادروان سبزعلی صفایی آشنا شدم سبزغلی از من کوچکتر بود من با برادر بزرگش بخشعلی همکلاس بودم که الان در آمریکا زندگی میکند.سبز علی با بچه های انجمن فرق میکرد شوخ طبع وزود جوش بود .
باچند تا از بچه های انجمن گروه تئاتر تشکیل دادم وباجرات نمایش مذهبی میثم تمار رااجرا کردم عده ای راخوش آمد وکار ما گرفت .وادامه دادیم .
سال 59 جنگ تازه شروع شده بود که یک اثر جنگی با نام راه امام حسین (ع) رادر سالن هلال احمر باکمک یحیی کوزه گری وسبز علی صفایی وجمعی از بازیگران جدید به صحنه بردیم که مورد پسند امام جمعه وقت آقای حججی هم شد .
سال 61 برای شرکت در جشنواره هفده شهریور اصفهان انتخاب شدیم .یادمه رضا عطاران هم از مشهد شرکت کرده بودند .مسابقه کشوری بود وبچه های میانه خوش درخشیدند.وجایزه بهترین نمایشنامه وبهترین کاگردانی رادریافت کردیم .
بعداز بازگشت از اصفهان نمایشنامه ای بانام (انتقام) که مربوط به انقلاب بود رانوشته وباهمکاری دوستانم کوزه گری وصفایی وبابازی محمد بهجتی ورحیم مهدیخانی که هردو برای اولین بار روی سن میرفتند اجرا شد.
بروشور نمایش انتقام که سال 61 در میانه به صحنه رفت.
عکس آقای صفایی ونقش روحانی هم حسین نباتی
واقعا اجرای خوبی بود وگزارشی از این نمایش هم از شبکه تبریز پخش شد.
من وبرادرم حبیب حامد درانتقام
خوب داشتیم فعالیت می کردیم که سال 62 عازم دبی شدم وسکان تئاتر میانه را بدست آقایان صفایی وکوزه گری وبهجتی ومهدیخانی سپردم وبرای چهار سال به امارات رفتم .آنجا هم چندین اجرا برای سفارت ابوظبی وکنسولگری دبی انجام دادم.
در غیبت من آقای صفایی بیکار نبود نیرو های خوبی راجذب کرده بود وسمت سوی تئاتر هم کم کم به طنزوکمدی کشیده شده بود .و آقایان علی صادقی _تقی نجفی_اسلام عزتی_سعید ملایی_اسماعیل مهریان وجواد کاظمی روی صحنه آمده بودند.
(قسمت بعد این قصه را می سپارم دست آقایانی که حضور داشتندوفعالیت کردند.)