چرخش حماسی از شهردار به سبک حماسه پروران
تا همین چند ماه پیش، هر وقت به عنوان یک شهروند دلسوز و وظیفه شناس می خواستی مشکلات شهر را به مسئولان متذکر شوی و از نحوه ی مدیریت ضعیف برخی از آنها انتقاد کنی، سریع یک عده دادشان در می آمد و فوری واکنش نشان می دادند و آن مسئول را که در معرض نقد قرار گرفته بود تبرئه می کردند که هیچ! بلکه چنان بر آن شهروند منتقد بی نوا می تاختند که طرف پشت دستش را داغ می کرد که دیگر قلمش را طوری نچرخاند که خاطر آقایان مسئول، مکدّر شده و خدای ناکرده آرامش قبرستانی حاکم بر آن مجموعه به هم بخورد.
البته ناگفته نماند که این جماعت بادمجان دوربشقاب چین، به همه مسئولین شهر به یک چشم نگاه نمی کردند و هر کدام از مسئولین که به این تازه به دوران رسیده های فضای رسانه زیاد بها می داد، بَه بَه و چَه چَه بیشتری نصیبش می شد که در این میان، آقای شهردار گوی سبقت را از بقیه مسئولین شهر ربوده بود تا آنجا که آقایان در تعریف و توصیف از شهردار کار را به جایی رسانده بودند که هر فعلی که شهرداری مرتکب می شد یا کوچکترین نقشی در انجام آن داشت از نظر اینها حماسه بود و چه حماسه ها که در مدح شهردار نساختند...
اما حالا ورق برگشته و گویا این رسانه چی های نوپا، رابطه شان با شهردار شکرآب شده و این از مطالب اخیرشان که در مورد ارتقا رتبه شهرداری از 8 به 9 نوشته بودند کاملاً مشهود است.حماسه نگارهایی که تا دیروز دفع زباله،پرکردن چاله چوله ها و رنگ آمیزی جدول های شکسته را حماسه می خواندند و تن فردوسی؛ شاعر پرآوازه ی ایران را در گور می لرزاندند حالا به یکباره تغییر موضع داده اند و به جمع منتقدان شهردار پیوسته اند.وقتی رفتار این رسانه چی ها را می بینم با خودم فکر می کنم اینها مردم را چه فرض می کنند؟!یعنی افکار عمومی اینقدر کم حافظه و فراموشکار است که حمایت های بی چون چرای این حماسه پروران، از آقای شهردار یادش برود؟ به طور حتم رفتار همه رسانه ها در اذهان عمومی ثبت شده و مردم از رسانه هایی که با خوش خدمتی به برخی مسئولان، به دنبال منافع کوتاه مدت شان هستند سلب اعتماد می کنند.
در آخر توصیه ای هم به مسئولین شهرمان دارم که از عاقبت کار شهردار، عبرت بگیرند و رسانه هایی را که درصدد کسب امتیاز می باشند از خود دور کنند، چرا که تا زمانی که منافع این جماعت ایجاب کند در کنارتان خواهند بود و آنوقتی که نفعی در کار نباشد به شما پشت می کنند.