- ارسال کننده: بین الحرمین تاریخ: ۹۳/۱۰/۱۹

حسن احمدی داستان نویس، شاعر و کارگردان اهل میانه

حسن احمدی

حسن احمدی

اطلاعات و مشخصات

 

حسن احمدی داستان نویس، شاعر و کارگردان فرزند فتح‌علی درسال 1338 در میانه بدنیا آمد. وی دوره‌های ابتدایی و راهنمایی را در مدارس محله‌های نازی‌آباد و امام‌زاده حسن و دوره متوسطه را در دبیرستان نصیری تهران به پایان رساند و در سال 1358 در رشته تجربی دیپلم گرفت. از نخستین سالهای فعالیت حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی به همکاری با واحد ادبیات آن پرداخت که تا سال 1366 ادامه یافت. چندی نیز مسئولیت واحد فرهنگی بنیاد شهید انقلاب اسلامی را بر عهده داشت. در سال 1365 با هفته‌نامه سروش آغاز به همکاری کرد و تا سال 1373 سمت مسئول بخش داستان‌نویسی آن مجله را داشت. پس از تأسیس ماهنامه سروش نوجوان در آن نشریه و هم‌زمان در سازمان صدا و سیما در گروه کودک و نوجوان شبکه‌های اول، دوم به عنوان تهیه‌کننده برنامه به کار پرداخت. در سال 1373 سردبیر ماهنامه باران شد که هم‌اکنون نیز در این سمت فعالیت فرهنگی دارد. این نشریه ویژه نوجوانان وابسته به سازمان اوقاف و امور خیریه و مطالب آن در موضوعات دینی، ادبی و هنری است. احمدی از سال 1376 تا 1377 سردبیری دو هفته‌نامه احسان را نیز به عهده داشت که چهارده شماره آن منتشر شده است. وی در کنار این مشاغل به تحصیل در دانشکده صدا و سیما پرداخت و در سال 1379 در رشته کارگردانی از آن دانشکده فارغ‌التحصیل شد. عمده شهرت احمدی در داستان‌نویسی برای نوجوانان به ‌ویژه در موضوعات مربوط به جنگ است.

 دو داستان "آسان بافت" که در مجله زن روز به چاپ رسید و "مرا می‌کشند" منتشر شده در سال 1358 نخستین آثار اوست. آثار دیگر احمدی عبارتند از: رمان "مثل یک بازی"، "باران که می بارید"، "پاییز گرم"،"کودک عجیب"،" افسانه دانی و مانی"،"تک درخت سیب"،"بوی خوش سیب"، "این تحمیل شده ها"،" آیینه سرخ"،"به خاطر پرنده ها"،"یک پروانه هزار پروانه" و "بزرگ مردان کوچک".

"بزرگ مردان کوچک" ماجرای ‌داستان‌ درباره ‌عده‌ای از رزمندگان‌ نوجوان‌ کم‌ سن ‌و سال ‌است‌ که‌ اکثر آنها با دست ‌کاری در شناسنامه‌، یا ترفندهای دیگر، خود را به‌ جبهه ‌رسانده‌اند و ضمن ‌جنگ ‌در جبهه‌ و در خط مقدم‌، به ‌تحصیل ‌در سنگر مدرسه ‌نیز می‌پردازند. در این ‌بین‌،عمو جلیل‌،معلم ‌و رزمنده‌ مسؤول‌ نیروهای ‌مذکور، هادی را برای ‌شناسایی و تعمیر خطوط بیسیم‌ کمین‌ می‌فرستد و پس ‌از مدتی،با پیگیری ‌دلیل‌ بازنگشتن ‌وی ‌متوجه ‌می‌شود که ‌او را به ‌اسارت ‌گرفته‌اند. سعید، معروف ‌به ‌سرهنگ‌ کوچولو به ‌کمک ‌هادی ‌می‌شتابد و پس ‌از نفوذ در خاک ‌دشمن‌ و رهایی‌ هادی‌، متوجه ‌تحرکات ‌مشکوک ‌دشمن ‌در جهت ‌آماده‌ شدن ‌برای ‌عملیاتی ‌قریب ‌الوقوع ‌ی‌گردد و با کمک‌ هادی ‌و عمو جلیل ‌و نیروهای خودی،با همراهی نیروی هوایی،مواضع‌ دشمن ‌را نابود کرده‌،همگی ‌به‌ سلامت‌ به ‌کلاسهای ‌درس ‌باز می‌گردند.

رمان "مثل یک بازی" برای گروه سنی نوجوانان نوشته شده است. داستان این رمان از یک فضای تخیلی برخوردار است که شخصیت اصلی آن مادر بزرگ نویسنده است و شخصیت‌های داستانی این نویسنده هم نوه هایش هستند که در طول رمان فضاهای واقعی و تخیلی در هم می‌آمیزند و فضاهای تازه ای را به وجود می آورند. شخصیت‌های داستان "به خاطر پرنده ها" به نوعی درگیر مسائل جنگ و هشت سال دفاع مقدس هستند. در این داستان، زندگی پیرزنی روایت می شود که یکی از فرزندان او در جبهه شهید شده و دیگری نیز در اثر موج انفجار، اختلال حواس پیدا کرده است. قهرمان دیگر داستان شخصی است به نام "ادهم" که همواره حس انسان دوستی خود را نسبت به کسانی که در جنگ آسیب دیده اند، نشان می دهد. او سعی می‌کند به پیرزن در یافتن فرزند معلولش کمک کند.

داستان "یک پروانه هزار پروانه" بصورت مصور و رنگی برای نوجوانان تهیه شده است و در مورد پروانه‏ای است که به دست‏ پسران ارباب روستایی زخمی می‏شود. پروانه از باد می‌‏خواهد او را به‏ جایی ببرد که از ارباب و نوکرها و بچه‏‌های ظالمش اثری نباشد. باد او را دست فرزندان دهقان پیر و مهربان می‌‏رساند، پروانه که متوجه ‏فقر و تنگدستی خانواده دهقان و اهالی روستا شده، تصمیم می‌‏گیرد به آنها کمک کند. وی با کمک مورچه‏‌ها گندم‏هایی را که ارباب به زوراز مردم گرفته، از خانه ارباب به خانه دهقان انتقال می‌‏دهد. از طرفی‏ دهقان با اتحاد و همکاری اهالی روستا، به خانه ارباب حمله می‌‏کند تا گندم‏ها را پس بگیرند، که با انبار خالی روبه ‏رو می‌‏شوند. آنها غمگین به سوی دهقان برمی‌‏گردند، وقتی به خانه می‌‏رسند، گندم‏ها را آنجا می‌‏یابند. حالا پروانه کوچولو در میان هزاران پروانه آزاد شده‏ از دست نوکرها و بچه‏‌های ارباب با خوشحالی پرواز می‌‏کند.

1
1