سیاست باندبازی و چپاول بیت المال درمیانه هنوز ادامه دارد
به نام خدا
میانه از قدیم الایام صحنه ی باند بازی عده ای منفعت طلب بوده که باد هرجا وزش پیدا کرده و منافع این افراد بهتر مورد نظر قرارگرفته خود را به آن طرف میل داده اند افرادی که در ستادهای نمایندگان از رییس ستاد گرفته تا نصاب عکس نماینده بر در و دیوار بخاطر مطامع خود هرکاری بگویی انجام داده اند اوایل انقلاب با چهره شدن دوسه نفر که اقدام به جذب نیرو کردند هر نماینده ای که مقاسد این افراد را تامین می کرد به سرعت به آن سمت تغییر رفتار می دادند که بیشتر مناصب در شهر به این عده اختصاص داشت بعدها با آمدن یک نماینده که خارج از شهر کاندیداتور شده بود و ورزشکاری را هم برای تبلیغ آورده بود خود این افراد اقدام به نصب اگهی اعتراض کردند اما درست روز اعلام نتایج آرائ با گل و شیرینی در صف موافقان آن نماینده به عرض تبریک محضرشان شرفیاب شدند این داستان ادامه داشت تا
همه ی توانایی های شهر در دست این افراد قرار بگیرد هرچه بله قربان گوتر پول و مقام ومنصب هم بهتر در اختیار این بوقلمون صفتها قرار میگرفت اما با پیرتر شدن این افراد و عدم توانایی آنها انتظار میرفت شهر از تشنج خارج شود اما نگو این مکارهای پیر در آن سالها نیروهای زبده ای را تربیت کرده اند و خود درکنار گود نشسته اند و به این افراد میگویند لنگش کن این تازه به دوران رسیده ها دیگر گوی سبقت را از مرشدهای خود نیز ربوده اند با هر ترفندی که فکرش را بکنی در حال چپاول شهر هستند قبلی ها کمی قانع تر بودند اما امان از این تازه به دوران
رسیده ها که دیگر یک شغل و دوشغل قانعشان نمیکند هر روز در حزبی هستند امسال با این نماینده و سال دیگر با نماینده ی دیگر امروز راستی هستند و فردا چپی میشوند امروز مذهبی محض و فردا لائیک صرف میشوند امروز دم از آزادی میزنند فردا خود مخل آزادی هستند این قصه سر داراز دارد خدا کند این افراد مرشدی برای نسل بعدی نباشند چون باز مردم مظلوم شهرم به این نیز قانع هستند اما امان از فرداهایی که تربیت شدگان اینان به صحنه چپاول وارد شوند........
