در امام زاده اسماعیل میانه چه میگذرد؟؟؟
در امام زاده اسماعیل میانه چه میگذرد؟؟؟
نمیدانم از کجا شروع کنم و چه بگویم تا حق مطلب ادا شود؟
مشکلاتی که سالهای متمادی است تله انبار شده و کسی بدان اعتراض نمی کند!!!
گویا چشم و گوش هایمان بسته و نفسها در سینه هامان حبس شده است!!!
چرا کسی حرفی نمی زند؟
چرا کسی اعتراض نمی کند؟
چرا خفه خون گرفته ایم و جرات گفتن حقیقت را نداریم؟؟؟
مگر مسلمان نیستیم؟
مگر شیعه اثنی عشری نیستسم؟
این چه جور مسلمانی است که دهها و صدها ظلم و بی عدالتی و خیانت را می بینیم و دم فرو بسته ایم؟
آخر تا کی می خواهیم با این وضع نا مطلوب و ناهنجار زندگی کنیم و کنار بیاییم؟
جا دارد انسان با دیدن نارساییها و ناهنجاریهای این شهرستان(میانه)شهر شهدای زینبیه و ثارالله،شهر خط شکنان جبهه های نبرد حق علیه باطل، شهر 1200 شهید و شهر دهها عالم و متفکر و دانشمند از عین القضاتها تا احمدی میانجی های شهر و پهلوانان و قهرمانان ورزشی و شهر... دق مرگ شود؟؟؟
بگذریم،سخنم در مورد سایر مشکلات تله انبار شده ی این شهرستان از مشکلات اقتصادی،سیاسی،اجتماعی و فرهنگی گرفته تا مشکلات بیکاری، فقر،فساد و تبغیض و... نیست که فقط فکر کردن به آنها انسان را غصه مرگ می کند.
روی سخنم در مورد اتفاق اخیری است که در امامزاده اسماعیل شهرستان میانه افتاده است، امامزاده ای که هم در زمان حیاتش و هم در زمان مماتش در این شهرستان غریب و مظلوم بوده و هست و با این وضعیت، خواهد بود.
مدتهاست که مناره های آسمان خراشی در ورودی امامزاده اسماعیل ساخته شده که خود این مناره ها هزاران حرف ناگفته دارد، بگذریم.
همانطوریکه میدانیم حیاط مسجد جامع به عنوان پارکینگ،جهت توقف ماشینهای نمازگزاران مورد استفاده قرار می گیرد.
چند وقت پیش یکی از نمازگزاران که ماشین خود را در حیاط مسجد جامع پارک کرده بود بعد از نماز متوجه شدیم از کاشیهای استفاده شده در مناره ها کنده شده و روی کاپوت ماشین یکی از نمازگزاران افتاده و خسارت قابل توجهی را وارد کرده است و دهها مورد این چنین دیگر را در روزهای بعد شاهد بودیم.
با کمال تاسف، در تاریخ(92/12/26 دوشنبه)که باد شدیدی شروع به وزیدن کرد کاشیهای بیچاره ای که در شرایط عادی توان ایستادن بر روی مناره ها را نداشتند و هر لحظه با کوچکترین نسیمی از بالای مناره ها نقش بر زمین می شدند این بار طبیعی بود که در مقابل چنین تند بادی نه تنها خود توان ایستادن ندارند بلکه بتونهای چسبیده به خود را نیز به همراه خود از بالا به پایین دربند انداخته و این سری شاید شانس با کاشیها و بتنها بود که کاپوت و شیشه یک ماشین تویوتا کمری افتادند و به جای آسیب دیدن، سقف و شیشه این ماشین را شکسته و خسارت و آسیب دیگری به آن وارد ساخته اند!!!
سوال این است که گذشته از ساخت و سازهای بی رویه و خارج از عرف و چارچوب و اصول مهندسی و معماری که در این امامزاده انجام می شود،کیفیت ساخت و سازها نیز با مشکلات جدی مواجه است که لازم است مسئولان مربوط نسبت به این مسئله توجه ویژه ای داشته باشند تا بیش از این شاهد اینگونه حوادث تلخ نباشیم.
البته نا گفته پیداست که مشکل مسجد جامع میانه مشکل شتری را می ماند که همه جای آن کج و کوله بوده و هیچ جای آن بر طبق اصول مهندسی ساخته نشده است.
نگرانی ما این است که در این ایام حساس که میهمانانی از شهرهای مختلف کشور عازم این شهرستان هستند اینگونه افتضاحات را ببینند و با مراکز زیارتی شهرهای خود مقایسه کنند اینجاست که دیگر کسی جلو دار چنین آبرو ریزی ها نیست و حیثیت شهرستان بیش از پیش بر باد خواهد رفت.
ناگفته پیداست که انتقادات مطرح شده نه در مورد اصول فنی و مهندسی بکار رفته در ساخت مناره که توسط مرحوم معمار نجاری استفاده شده کاملا درست و قابل دفاع می باشد.
بحث در این است که ناهنجاریهای موجود در مسجد جامع به ضعف مدیریت این امامزاده بر می گردد.
درضمن پیشاپیش از همه ی کسانی که با خواندن این مطلب خاطر شریف و مبارکشان آزرده خواهد شد پوزش می طلبیم
"تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل"