زن وشوهر شهید میانه ی
خلاصه ای از زندگینامه و خاطرات شهیده سریه رضوانی:
روایتگر فرزند شهید: (امراله غفاری)
شهیده در سال 1317 در شهرستان میانه، در خانوادهای مؤمن و مذهبی متولد شد.
والدینم اصالتاً اهل میانه بودند. سال 1348 به تهران آمدند. دو فرزند (دختر و پسر) داشتند. در محل خزانه تهران ساکن شدند. فروردین سال 64 روز قبل مهمان من بودند. هر چه اصرار کردیم؛ منزل ما بمانند قبول نکردند و گفتند فردا صبح دوباره برمیگردیم که برنگشتند و روز 12 فروردین شب ساعت 11 در منطقه خزانه موشکباران شد. آن شب در کوچهشان تعداد زیادی به شهادت رسیدند. وقتی که صدای موشک آمد. حدس زدم که باید خزانه را زده باشند. سریع خودم را به آنجا رساندم. به امدادگرها کمک کردم تا پدر و مادرم را از زیر آوار درآوردند. پدرم همان دم شهید شده بود، بر اثر آسیب شدید به جمجمه.
البته خیلی طول کشید تا از زیر آوار آنها را درآوردند. مادرم بدنش در اثر فشار زیاد، خونریزی داخلی داشت که در بیمارستان آیتاله کاشانی به مدت دو روز زنده بود ولی بعد کاملاً به حالت کُما رفت و به شهادت رسید. فردای آن شب واقعه پدرم را امراله غفاری را در قطعه 27 شهدا دفن کردیم. روز سوم پدرم، مادرم را در کنار او دفن کردیم. مادرم از نظر اخلاقی خیلی ملایم و متعادل بود. لیاقت شهید شدن را داشتند. زنی خوشخلق، فداکار و پرهیزکار بود و به عبادات توجه خاصی داشت. به علم و دانش علاقمند بود و در فعالیتهای انقلابی حضور فعالانه داشت. به تربیت فرزندانش بسیار اهمیت میداد و از کمک به دیگران دریغ نمیورزید.