ما هنوز اندر خم یک "تابلو" ایم!
با توجه به طولانی بودن متن، از روابط عمومی های نهاد ها و ادارات زیر دعوت می کنم تا انتهای آنرا مطالعه نمایند:
- فرمانداری ویژه میانه
- اداره راه و شهرسازی میانه
- دفتر نمایندگی میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری میانه
- اداره ورزش و جوانان میانه
- دفتر ارتباطات مردمی نمایندگان محترم
گردشگری و توسعه و مدیریت آن، از موضوعاتی است که وقت سخنرانی، همه خیلی خوب از اهمیت آن و فواید و مزایایش برای شهر ها و مناطق صحبت می کنند، ولی در عمل هیچ حرکت مثبت و چشم گیری در این خصوص دیده نمی شود.
دوستان پیش از بنده به حد کافی درباره پتانسیل های میانه در جذب گردشگر و خصوصا در زمینه های میراث فرهنگی و جاذبه های طبیعی صحبت کرده اند، ولی به نظر من مبحث "گردشگری ورزشی" و پتانسیل های میانه در این زمینه تا حدود زیادی منزوی و به دور از توجه رها شده است.
همگی به این موضوع واقفیم که میانه یکی از قهرمان خیز ترین شهر های ایران است و همواره در ادوار گوناگون و در رشته های ورزشی مختلف، مدال آوران و قهرمانان و پهلوانان بی شماری را تحویل جامعه ورزشی کشور کرده و لیاقت خود را برای کسب عنوان "پایتخت ورزشی کشور"، با اقتدار هر چه تمام به رخ کشیده است.
از این رو لزوم توجه به مقوله ورزش و حیطه مرتبطش در زمینه گردشگری، یعنی حوزه "گردشگری ورزشی"، بر کسی پوشیده نخواهد بود.
و اما گردشگری ورزشی چیست و شامل چه زیر رده هایی می شود؟
ویکیپدیا، گردشگری ورزشی (Sport Tourism) را "مسافرت به منطقه دیگری، به قصد تماشا یا شرکت در یک رویداد ورزشی" تعریف کرده و در ادامه آورده که این شاخه از گردشگری، سالانه سهمی معادل 600 میلیارد دلار از صنعت گردشگری جهان را به خود اختصاص می دهد که خب، با احتساب دلار 3000 تومانی مبلغ قابل توجهی خواهد بود!
در مورد زیرشاخه های گردشگری ورزشی هم هرچند رده بندی های گوناگونی وجود دارند، ولی تقریبا همه آنها روی همین قسمت "تماشا یا شرکت در رویداد ورزشی" تمرکز کرده اند.
بخش تماشا که در تعریف های گوناگون "گردشگری رویدادهای ورزشی" یا "گردشگری ورزشی سخت" نامیده می شود، در خصوص برنامه ریزی و مدیریت برای جذب گردشگر (تماشاگر) از طریق میزبانی رقابت ها و رویداد های ورزشی، صحبت می شود. و بخش شرکت که "گردشگری ورزشی فعال" یا "گردشگری ورزشی نرم" نامیده می شود هم به ارائه برنامه در خصوص جذب ورزشکاران و تیم های ورزشی غیربومی می پردازد که چطور معرفی پتانسیل های منطقه و فراهم آوری امکانات، می تواند ورزشکاران غیربومی را به مسافرت به یک منطقه ترغیب کند.
علاوه بر دو دسته اصلی فوق، بعضی رده بندی ها زیرشاخه های دیگری هم برای گردشگری ورزشی تعریف کرده اند، از جمله حضور گردشگر برای بازدید از سالن های ورزشی مشهور و خاطره انگیز، بازدید از موزه های ورزشی، ملاقات با ورزشکاران و حتی بازدید از بنای یادبود و مدفن ورزشکاران مشهور.
همه این ها را گفتیم و مقدمه چیدیم تا برسیم به اصل مطلب!
مدتها بود که به فکر ارائه برنامه ای تخصصی برای توسعه گردشگری ورزشی شهرستان بودم، برای همین هربار که با بهانه های مختلف به گوشه ای از شهرستان مراجعه می کردم، با یادداشت برداری از وضع جغرافیای هر منطقه، سعی در تطبیق آن با نیاز های رشته های ورزشی گوناگون می کردم که امیدوارم به زودی این گزارش را تکمیل و منتشر نمایم.
یکی از این نقاط که فکر می کردم با حداقل هزینه می تواند به یک سایت گردشگری ورزشی خوب تبدیل شود، "دیواره سنگنوردی قارتال قایاسی" بود.
این دیواره در حوالی روستای مجمئین (مزمین) قرار دارد و از گذشته به علت جنس خوب و مناسب صخره اش محل تمرین سنگنوردی برای کوهنوردان میانه بوده است. تا اینکه به همت استاد ناصر نجاری، مسئول کمیته سنگنوردی انجمن کوهنوردان میانه، و دوستانشان، این دیواره مجهز به چندین کارگاه زنجیری و سه مسیر رول کوبی شده کامل و بیش از 8 مسیر گشایش شده می شود و همین این دیواره را از یک صخره معمولی به یک سایت سنگوردی اسپورت کامل تبدیل می نماید!
در این مدت کوهنوردان و سنگنوردان میانه با دعوت از سنگنوردان شهر های مجاور، سعی در معرفی این دیواره و رساندن نام آن به گوش سنگوردان سراسر کشور می کنند (که همانطور که مشاهده می کنید کروکی بالا توسط یکی از همین گروه ها تهیه شده)، با این حال مشخص نبود محل و موقعیت دقیق این دیواره، همواره موجب انزوا و غربت این دیواره بوده و یافتن محل دقیق آنرا برای سنگنوردان غیربومی و حتی همشهریانی که برای اولین قصد مراجعه به آنرا داشته اند را به یک معضل مضحک تبدیل می کرده!
برای همین طی نامه ای از جناب آقای عبداللهی، معاونت محترم فرمانداری، تقاضا کردم ترتیبی فراهم کنند که یک تابلو زمینه قهوه ای (که برای مناطق گردشگری مورد استفاده قرار می گیرد) با استاندارد های تابلوهای جاده ای تهیه و در 8 کیلومتری جاده میانه به تبریز و در مجاورت این دیواره نصب شود تا علاوه بر حل مشکل فوق، قدمی هم در راستای معرفی پتانسیل های گردشگری ورزشی منطقه برداشته شده باشد.
آن زمان جناب آقای عبداللهی پیشنهاد بنده را با روی خوش پذیرفتند و فقط یک شرط آوردند که اول دیواره باید از نظر فنی کارشناسی شود، تا خدای نکرده در صورت وقوع هر نوع حادثه مسئله حقوقی مطرح نشود که چرا برای یک منطقه غیر مناسب برای سنگنوردی، دستور نصب تابلو صادر شده.
ما هم گفتیم چشم و نامه پاراف شده را خدمت آقای نوایی ریاست محترم اداره ورزش و جوانان شهر بردیم تا اقدامات لازم در خصوص اعزام کارشناس به منطقه انجام شود.
آقای نوائی هم به علت فقدان کارشناس و مربی سنگنوردی در شهرستان(!) از هیات کوهنوردی استان تقاضای کارشناس نمودند که نهایتا روز یکشنبه 22 مهر 92، جناب آقای احد نصیرزاده از مربیان و کارشناسان سنگنوردی استان در معیت جناب آقای منظوری رئیس هیئت کوهنوردی شهرستان، به منطقه مراجعه نمودند و آقای نصیرزاده علاوه بر بررسی تک تک کارگاه ها، اقدام به صعود از مسیر گونش نمودند تا ضمن بررسی فنی مسیر، سبک رول کوبی آقای نجاری را نیز مورد بررسی قرار دهند.
خلاصه پس از حدود یک هفته جناب آقای شامی نژاد، ریاست محترم هیأت کوهنوردی استان، در فکسی نظر کارشناسی این هیأت را به صورت زیر به اطلاع آقای نوایی رساندند: "کلیه مسیرها و کارگاه ها در حد نرمال اند"
جناب آقای نوایی هم طی نامه ای این تاییدیه را به اطلاع آقای عبداللهی رساندند، و جناب آقای عبداللهی هم با پاراف آن از جناب آقای مشایخی، مدیریت عمرانی فرمانداری میانه، خواستند با اداره راه و ترابری هماهنگ شود تا تابلو مذکور تهیه و نصب شود. آقای مشایخی هم بدون فوت وقت نامه مربوطه را تنظیم و به اطلاع اداره راه و ترابری رساندند.
تا اینجای کار مشکلی نبود و همه کار ها با روالش پیش رفت، ولی نمی دانم چه شد که پس از رسیدن نامه به اداره راه و ترابری تمام طرح به بن بست رسید!
چند روز بعد که برای پیگیری به اداره راه و ترابری رفتم، متوجه شدم به این استدلال که تابلو های زمینه قهوه ای به اداره راه و ترابری ارتباطی ندارند و باید با سازمان پایانه ها و حمل و نقل عمومی استان مکاتبه شود، دستور صادره از فرمانداری ویژه شهرستان مورد پذیرش قرار نگرفته! (عین عبارت در نامه این اداره خطاب به فرمانداری قید شده)
به فرمانداری بازگشتم تا راه چاره را جویا شوم، آقای مشایخی فرمودند نامه زدیم به تربیت بدنی (و متعجب از این که چرا تربیت بدنی؟) و همچنین از جناب آقای عبداللهی که تا دیروز با روی خوش از ما استقبال می کردند و در پارافشان ما را "سنگنوردان عزیز" می خواندند، هم جواب گرفتم که فرمودند ترتیب بدنی خودش تابلو بزند!
به تربیت بدنی رفتم و نامه مذکور را خواندم، متن نامه اداری شده ی همان جمله آقای عبداللهی بود!
آقای نوایی فرمودند اگر بحث هزینه تابلو بود، خب می نوشتند و ما تامین می کردیم، ولی اینکه خودمان تابلو بسازیم و نصب کنیم، سوای از اینکه مطابق استانداردهای تابلوهای جاده نمیشود، فردا اداره راه و ترابری نمی بُرَدَش و نمی اندازدش دور؟
سوال آقای نوایی را با چند سوال دیگر ادامه می دهم!
- جناب آقای اداره راه! اگر تابلو زمینه قهوه ای به شما ارتباطی ندارد، پس این تابلوی چشمه سیدلر چه می گوید که دقیقا با ابعاد و ساختار و فونت و دیزاین تابلو های اداره شما منطبق است و هر بیننده ای به براحتی پی می برد به این موضوع که هر دو توسط یک نهاد ساخته و نصب شده اند!
- آقای مشایخی! چرا بعد از نامه اداره راه، نامه بعدی را بجای سازمان پایانه ها به تربیت بدنی ارجاع دادید؟ مگر آقای عبداللهی در پارافشان خطاب به شما ننوشته بودند هماهنگ کنید نصب شود؟ هماهنگ کنید نصب شود با اینکه ارجاع دهید به تربیت بدنی تا هماهنگ شوند و نصب کنند متفاوت است!
- جناب آقای عبداللهی! اگر قرار بود تابلو را خودمان (یا تربیت بدنی) و با پرداخت هزینه اجاره مربوطه تهیه و نصب کنیم، دیگر چه لزومی به مکاتبه با حضرتعالی و مورد تایید قرار گرفتن دیواره بود؟ همان اول خودمان با اداره پایانه ها مکاتبه می کردیم و با پرداخت هزینه اش یک تابلو با متن دلخواهمان مینوشتیم و میزدیم کنار جاده! معمولا افراد برای مکاتبه با ادارات مختلف مصدع اوقات معاون فرماندار نمی شوند!
در پایان از دفاتر نمایندگان محترم تقاضای همکاری دارم تا با ورود به موضوع، به تعیین تکلیف تابلو مذکور کمک کنند تا برای یک بار هم که شده دلمان خوش باشد در شهر حداقل یک کار مثبت در زمینه گردشگری و در حوزه ورزش انجام گرفته!