- ارسال کننده: اسماعیل مختاری تاریخ: ۹۲/۱۰/۱۳

سه دختر و گودال قیر

می رویم به حدود 43 سال پیش ، دور و بر سال 1349 . محل وقوع حادثه زمینی به نام خرمنگاه هست که هر کشاورزی سهم مشخصی از این زمین دارد و در زمان برداشت محصول گندم و جو ... استفاده می کند و در سایر زمانها، محل بازی و تفریح و گذران اوقات فراغت عموم هست.(محدوده ی این زمین روبروی اداره ثبت اسناد و املاک فعلی و پشت مدرسه راهنمایی سمیه(ماندانای سابق) واقع در خیابان سمیه می شود.)
مدتی هست شخصی چاله ی بزرگی در خرمنگاه ایجاد کرده و مقدار زیادی قیر در آنجا انبار کرده. این چاله ی پر از قیر هم جزو تفریحات کودکان و نوجوانان شده و برای بازی استفاده می کنند.

حوالی تابستان هست و بچه ها در خرمنگاه مشغول بازی اند. پسری چند دانه شیرینی و شکلات یا آجیل روی قیرها می پاشد، دخترهای هشت - نه ساله که روی قیر ها بازی می کنند و سر می خورند برای برداشتن آنها با هم مسابقه می گذارند، قسمتهایی از قیر سطح چسبنده ای پیدا کرده و سه دختر در دام قیر گرفتار می شوند هر چه تقلا می کنند بیشتر به قیر چسبیده و داخلش فرو می روند. انگار فقط سرهایشان پیداست. با پخش خبر حادثه در محله، پدر و مادرها سراسیمه حاضر می شوند. امکان جلو رفتن و کمک کردن نیست. کسی به فکرش می رسد از نردبان استفاده کنند. نردبانهای اهل محل حاضر می شود با مقدار زیادی نفت و گازوئیل. نردبانها را روی گودال قیر می گذارند و با ریختن نفت و گازوئیل روی بچه ها و در آوردن و پاره کردن لباسهایشان با هر زحمتی که هست بچه های لخت از قیر رها می شوند، خطر رفع شده ولی بچه ها چند روز از آثار نفت و گازوئیل و ترس هنگام حادثه مریض می شوند. بحث شکایت از صاحب قیر ها پیش می آید و به جایی هم نمی رسد. دخترهای بازیگوش این حادثه را اهل محل به خاطر دارند ولی از پسری که با شیطنت، مولدش بود، اطلاعاتی در دست {#} نیست

=======================
خرمنگاه : جایی که در آنجا خرمن جمع می کنند.
خرمن : محصول گندم یا جو که روی هم انباشته باشند، توده غله که هنوز آنرا نکوفته و از کاه جدا نکرده باشند .

1
1