شهید محمود رضوی
زندگانی پاکان
|
شهید محمود رضوی | ||||||
زندگینامهطلبه شهید: محمود رضوی شهید محمود رضوی در دی ماه 1346، در یک خانوادة روحانی در شهر میانه دیده به جهان گشود و در سایة تعلیم و تربیت پدر گرانقدرش جناب حجه الاسلام والمسلمین حاج میرزا علی رضوی دوران کودکی را همراه با عشق به خدا، پیامبر و اهل بیت (علیهم السلام) پشت سر گذاشت. در سن هفت سالگی راهی دبستان شد و بعد از آن دورة راهنمایی را نیز با موفقیت به پایان رساند. رفتار «محمود» در دوران کودکی با سایر بچههای بسیار فرق داشت، او از همان ایام به ظواهر دنیا بی اعتنا بود. نسبت به دیگران خیلی با ادب، مهربان و دلسوز بود؛ از سن 13 سالگی به نماز و روزه اهتمام ویژه داشت. در دوران دفاع مقدس، هنگامی پای به جبهه گذاشت که هنوز به سن بلوغ نرسیده بود و جزو رزمندگانی قرار گرفت که در جبهههای جنگ به سن تکلیف رسیدند. «شهید محمود رضوی» در زمان اندکی از نیروهای زبدة لشکر به حساب آمد و در گردان تخریب سازماندهی شد. مسئولیتش قبل از شروع عملیات پاک سازی میدان های مین و بازگشایی معبر برای عبور و حملة رزمندگان بود که از ظرافت و حساسیت ویژهای برخوردار بود و به قول فرماندهان: «اولین اشتباه در آن، آخرین اشتباه حساب میشد» بنابراین حضور و فعالیت در گردان تخریب یک ظرفیت و معنویت خاصی را میطلبید و شهید رضوی،گرچه ازنظر سنی کوچک بود، اما به حق برازنده این کار مهم و با ارزش بود. پس از مدتی روح بلندپرواز و معنوی او راه مقدس حوزه را برگزید تا با فراگیری علوم ناب اهل بیت (علیهم السلام) و جرعه نوشی از دریای بیکران فقه جعفری خود را به خیمهگاه حضرت ولیعصر (عجل الله تعالی فرجه) نزدیکتر ببیند. در سال 1363 وارد حوزة علمیه ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه) تبریز شد و با شور و اشتیاق فراوان به تحصیل علوم اسلامی پرداخت. او در فضای معنوی حوزه واله و شیدای محبوب شد و خود را برای جانفشانی در راه مولایش مهدی (عجلاللهتعالیفرجه) آماده کرد. شهید رضوی دروس کتاب «جامع المقدمات» و سپس بخشی از کتاب «سیوطی» را نیز فراگرفت. بانگ جرس کاروانیان عشق و شهادت و پخش مارش حمله و حماسه از صدا و سیما، توان ادامة تحصیل را از او ربود، و حال و هوای جبههها را بیش از گذشته در ذهنش زنده کرد و احساس مسئولیتش را نسبت به حضور در آن مکان مقدس بر انگیخت؛ برای چندمین بار جهت شرکت در جبهه و حضور در عملیات «والفجر هشت» عازم جنوب کشور شد. با توجه به آبی خاکی بودن منطقة عملیاتی «والفجر هشت» شهید رضوی در بین بچههای تخریب جزء کسانی بود که علاوه بر آموزشهای دشوار خود، داوطلبانه یک دوره آموزش غواصی را آموزش دیدند. او هر شب سختی آموزش را با عشق و علاقة کم نظیر تحمل میکرد و در آن شرکت میجست. شهید رضوی در این عملیات از غواصهای ورزیدة گردان تخریب به شمار میآمد. مأموریت او و دوستانش این بود که مسیر طولانی از آب را عبور کرده، سپس در خط اول دشمن سیم خاردارهای آنجا را پاره کنند و انواع مینها را که به سیم خاردارها بسته شده بود، خنثی نمایند و این در حالی بود که نیروهای دشمن در خشکی قرار گرفته و در سنگرهای بسیار محکم، اشراف کامل بر آبهای اطراف خود داشتند. شعار شهید محمود رضوی و دوستانش جهت عدم اطلاع دشمن از حضور آنان حتی در صورت تیراندازی دشمن این بود: «ساکت باش تا شهیدت کنند» سرانجام وقتی این سرباز فداکار امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) از ناحیة گلو مورد اصابت تیر قرار گرفت به سبب سوراخ شدن گلو و خروج هوا و برخورد با آب، ایجاد صدا نمود، در این حال محمود با اشارة دست، از دوستان خواست سرش را زیر آب ببرند تا صدای گلویش، دشمن را بیش از پیش تحریک نکند. آری، به این ترتیب محمود رضوی در صبحدم 21/11/1364 در منطقه «اروند رود» در عملیات والفجر هشت، شهامت، فداکاری و ایثار را از خود شرمنده کرد؛ به دیدار معشوق شتافت و شربت شیرین شهادت را عاشقانه نوشید. پیکر پاکش را با تجلیل و شکوه فراوان در گلستان شهدای شهرستان میانه به خاک سپردند . (خلعت سرخ شهادت بر قامت استوارش مبارک باد) |
|||||||
وصیت نامه شهید زندگینامه شهید خاطرات آن شهید |
|||||||