هنر خوشنویسی یا خطاطی چه در دنیای سنتی و چه در دنیای مدرن و جدید، پیوسته با نوآوری های مختلف و تحول همراه بوده و همین امر بی شک تاثیر بسزایی در بالا بودن و بالا ماندن جایگاه و اهمیت این هنر و همچنین هنرمندان این حوزه داشته است. در همین راستا و به بهانه منتشر شدن چاپ ششم کتاب "الفبای نستعلیق" نوشته ابوذر خدایاری، فرصتی دست داد تا گفت وگویی با این هنرمند گرانقدر داشته باشیم."ابوذر خدایاری" که متولد 1345 در شهر میانه می باشد، از سال 1364 با ورود به انجمن خوشنویسان ایران به شکل جدی پا به این عرصه گذارد. او تحت آموزه های استاد اخوین (استاد صاحب سبک و مسلم خطاطی ایران) موفق شد که در سال 1370 با درجه ممتازی از انجمن فارغ التحصیل شود و اکنون نیز دوره فوق ممتازی انجمن خوشنویسان ایران را سپری می کند. "خدایاری" پس از فارغ التحصیلی در سال 70، کتاب "الفبای نستعلیق" را به رشته تحریر درآورد، که به دلیل استفاده از روشی کاملا کاربردی و آموزش تک تک حروف به شکل مجزا از هم و سرمشق های کامل در این کتاب، شیوه و سبکی جدید را در حیطه آموزش خطاطی در کشور پایه گذاری کند. آنچه پیش روی شماست ماحصل گفت وگوی صمیمانه ما با این هنرمند است.
لطفا در ابتدا از چگونگی علاقه مند شدنتان به خطاطی و پیگیری این هنر به شکل حرفه ای برایمان بگویید؟
راستش من از همان دوران کودکی و در دبستان نیز به شکل ذاتی خط خوبی داشتم، به طوری که به خاطر دارم در دوم دبستان یک بار به دلیل نیامدن معلمان، ناظم مدرسه تکالیف را می دید وقتی نوبت من شد، از من پرسید، که مشق هایت را کی نوشته؟ گفتم خودم و ناظممان دفترم را محکم به صورتم پرت کرد و باور نکرد و چندبار پرسید و من باز گفتم خودم نوشتم و در آخر هم پس از کتکی که به من زد، گفت که فردای آن روز پدرم را به مدرسه بیاورم. فردا وقتی با پدرم در دفتر مدرسه بودیم معلممان از من پرسید که چرا با پدرت آمدی و من جریان را تعریف کردم. معلممان به آقای ناظم گفت که شما چرا به جای کتک زدن او را امتحان نکردید؟ و من جلوی ناظم مدرسه، پدرم و معلممان چند سطری نوشتم و بنده خدا ناظممان که واقعا خودش هم پشیمان شده بود بالاخره از من کلی معذرت خواهی کرد و به پدرم گفت که این پسر حتما یک روزی خطاط می شود. پس از اتمام دوران ابتدایی با خانواده به تهران آمدیم و در دوران دبیرستان و در دوره طرح کاد بود که من به خاطر نبودن جا در رشته ای که می خواستم بروم به پیشنهاد فردی پیش دو تن از شاگردان استاد اخوین رفتم و طرح کادم را در رشته خطاطی گذراندم،که واقعا به نوعی این مسئله را خواست خدا می دانم. آقایان غفاری و اسدی پس از اتمام دوره طرح کادم وقتی استعداد من را دیدند به من گفتند که برای ادامه خطاطی اگر دوست دارم به انجمن خوشنویسان ایران بروم. در آن زمان یعنی سال 64 به دلیل کم بودن کلاس های انجمن، استاد اخوین واقعا سرشان شلوغ بود و شاگرد جدید نمی گرفتند ولی من با اصرار زیاد و گفتن اینکه من سبک شعار را قبلا کار کرده ام و آقای غفاری و اسدی مرا معرفی کرده اند بالاخره رضایت استاد اخوین را جلب کردم و به این شکل وارد انجمن خوشنویسان شدم.
چرا پس از درجه ممتازی بلافاصله دوره فوق ممتازی را شروع نکردید و از نظر زمانی این دوره چه مدت طول می کشد؟
واقعیت این است که به دلیل این که من کارمند بودم، منزلم کرج بود و درگیری های روزمره زندگی آن زمان نتوانستم ادامه بدهم و واقعا برایم سخت بود. هرچند بهتر بود که همان زمان شروع می کردم. دوره فوق ممتازی، زمان مشخصی ندارد، از دو سال تا پنج سال و شاید هم بیشتر امکان دارد زمان ببرد، که باید استاد بگوید که خبره شده ای یا نه.
با توجه به این مسئله که فرمودید به دلیل مسایل کاری اداره و روزمره گی های زندگی، کمی بین دوره های ممتازی و فوق ممتازی تان فاصله افتاد، آیا اصولا به تامین معاش از راه خطاطی فکر کرده اید و وضعیت تامین معاش هنرمندان خطاط در حال حاضر در چه سطحی است؟
من واقعا همیشه سعی کردم که به خطاطی فقط به چشم هنر نگاه کنم اما شاید بتوان گفت به نوعی از شانسم بوده که کار اداری ام نیز به خطاطی مربوط می باشد، من در سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور تنها کارمندی هستم که به عنوان خطاط استخدام شده ام و کار می کنم و از اینکه به نوعی این ارتباط بوده خوشحالم. هر چند که شاید کار اداری به دلیل تکرار و یکنواختی جلوی خلاقیت را بگیرد و نتوان کار ذوقی و هنری انجام داد اما به هر صورت از این طریق کارم و خطاطی با هم در ارتباط هستند. در رابطه با وضعیت کلی معیشتی خطاط ها نیز باید بگویم که اساتیدی همچون استاد اخوین و استاد امیرخانی هم همیشه نسبت به این موضوع گلایه مند بوده اند که از خطاطان حمایت های لازم انجام نمی شود، خطاط ها هیچ کدام بیمه نیستند و در مجموع شرایط رضایت بخشی ندارند. ضمنا خودم هم دوست دارم پس از اتمام دوره فوق ممتازی شروع به کار و به نوعی کسب درآمد کنم.
در حال حاضر مهم ترین مشکل هنرمندان حوزه خطاطی که به نظر شما حل آن باید در اولویت قرار بگیرد چیست؟
به واقع در حال حاضر مسئله درجات هنری که خیلی وقت است حل نشده از اصلی ترین و مهم ترین مسئله هنرمندان خطاط است که باید وزارت ارشاد هر چه سریع تر برای آن یک فکر اساسی بکند. الان افرادی هستند که کارهای عالی دارند اما چون مسئله درجه هنری شان حل نشده شرایط خوبی نمی توانند برای خودشان ایجاد کنند و بعد از درجات هنری مسئله بیمه که عرض کردم و همچنین حمایت برای برگزاری نمایشگاه نیز از مسایل مهم است.
پس به این دلیل است که تا به حال نمایشگاه انفرادی نداشته اید؟
بله و باید بگویم که اگر حمایتی وجود داشته باشد من در عرض سه تا چهار ماه می توانم آثارم را برای هر نمایشگاهی آماده کنم. برگزاری نمایشگاه انفرادی پول زیادی می خواهد و همچنین هماهنگی با فرهنگسراها و گالری ها هم کار آسانی نیست.
اگر ممکن است از آموزش در خطاطی و اینکه چرا به طور مثال در مدارس با توجه به اینکه سال هاست کتاب خط و کلاس خط بوده ولی موفقیت خاصی وجود نداشته و فقط انجمن بوده که در حوزه آموزش توانسته کارهایی بکند؟
ببینید در آموزش و پرورش هر معلمی که کمی خط تحریری اش بهتر است را می گذراند معلم خط، در صورتی که این ها نمی توانند خط را آموزش بدهند فقط از روی کتاب کپی می کنند و به دانش آموز می گویند بنویس و همچنین روش های کتب درسی هم باید تغییر کند. در رابطه با انجمن نیز باید بگویم در زمان ما که فقط همان دفتر مرکزی بود ولی الان باز شعبات دیگری باز شده و شاگرد بیشتری می تواند بگیرد ولی انجمن به تنهایی نمی تواند پاسخگوی نیاز همه کشور باشد و حتما نیازمند حمایت مادی و معنوی مخصوصا از طرف وزارت ارشاد است.
آیا این راست است که خطاطان خوشنویس قلم درشت با خوشنویسی نستعلیق با خودکار خیلی مخالف هستند و آن را کاملا بی پایه و اساس می دانند؟
ببینید این دو به نظر من هیچ اختلاف و تضادی با هم ندارند و فقط اختلاف سلیقه است. بعضی هستند که فقط دوست دارند که خط ریزشان خوب باشد و دلشان نمی خواهد خط درشت کار کنند و نمی خواهند کار هنری بکنند و فقط برای کار روزانه می خواهند خط خوبی داشته باشند و نمی توان به این مسئله ایرادی گرفت. همچنین از نظر تکینک هم این دو فرق دارند. نوک قلم و خودکار به لحاظ تخت و گرد بودنشان نتیجه نوشته را نیز متفاوت از هم می کند.
از نمایشگاه های مختلفی که برگزار می شود آیا دیدن می کنید و نظرتان در رابطه با کیفیت کارها چیست؟
بله سعی می کنم تا جایئکه ممکن است بروم و نمایشگاه ها را ببینم. به هر صورت هر کس نمایشگاهی می گذارد سعی می کند بهترین کار هنری اش را عرضه کند و به همین دلیل می توان گفت اکثر کارها را که می بینم از سطح کیفیت خوبی برخوردارند، البته بعضی موقع ها هم می بینیم که فردی امکانات دارد و نمایشگاهی برگزار کرده ولی اصلا کارها در سطح ارائه نمایشگاهی نیست که البته این موارد کم است.
و حرف آخر؟
خطاطی برای من عشق است و زمان هایی که اعصابم خرد است، بیکارم، حوصله ام سر می رود و ... فقط می نویسم و آرامش می گیرم، باید به شما بگویم که چون معتقدم هنر تمام شدنی نیست، هر چقدر هم که کار می کنم احساس خستگی نمی کنم و تازه می خواهم بیشتر کار کنم، و باز هم تاکید می کنم که آرامشی را که خطاطی به من می دهد قابل مقایسه با هیچ چیز برایم نیست.
با تشکر از وقتی که به ما دادید. لازم به ذکر است که ایشان با استاد اخوین خط نستعلیق، با استاد کابلی خط شکسته و با استاد موحد نسخ قرآنی کار کرده اند و اکنون نیز در حال آماده کردن تابلوهایی برای ارایه به نمایشگاهی که قرار است استاد اخوین با شاگردان دوره فوق ممتازی اش برگزار کند، می باشند.
گفتگو بااستاد ابوذر خدایاری هنرمند خطاط از شهر میانه