عرفان های کاذب در میانه قسمت دوم
به نام خدا
چند روز قبل مطلبی گذاشتم در ادامه اون بحث جریانی یادم اومد تقریبا چندسال قبل عده ی از افراد باتشکیل محفلی متشکل از اقایان وخانم ها مراسمی رو برکزار میکردن نفس عمل خوب بود اما القای قطبیت بخشیدن به یکنفر که هرماه از شیراز میومدبسیار نگران کننده بودادعاهای بودمبنی برارتباط ایشون با امام زمان شفای مریض های صعب علاج حتی یکبار ایشون با مریدانش درخیابان امام قدم میزده شخصی جلوی بانک سپه نشسته بوده به این شخص که اسمش اصغر بوده خیره میشه دستش رومیذاره رو سرش بعد میگه نجات یافتی بیچاره اصغر اقا هم هاج و واج میمونه که جریان چیه درهرصورت مریدان این اقا که با لفظ شیخ خطاب میشد الان هم به صورت پراکنده در خونه ها برنامه دارن 1000بار درسجده یامهدی گفتن از برنامه های اوناست بعضی از مریدان این اقا سیبیل های بسیار قطور وتابناگوش کشیده شده دارن همشون اشعار عرفانی میخونن و سماع انجام میدن انشالله باز از این دست مراسم و عرفان های کاذب در میانه اگه راغب باشید به سمع نظرشما عرض خواهم کرد