در جواب یکی از همشهریان
متاسفانه ما بر قدرت خویش، که در نوشته «ترکمنچای 14000 رأی دارد» تشریح و تبیین کردم نا آگاه هستیم. بعد ابزار متداول برای تبیین علی ماندگاری مشکلات را دسیسه در معنای تام و کامل آن از بیرون بخش ترکمنچای قلمداد می کنیم. دسیسه وجود دارد ولی در صورتی که از قدرت خویش به نهایت درجه استفاده کنیم ریشه دسیسه ها را می توان خشکاند.
البته دسیسه بینی تام ریشه در عوامل مختلف فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، روانی و اجتماعی دارد و باید به قدر کافی روی مردم بخش ترکمنچای کار شود تا به قدرت خویش آگاه باشند و منافع خواص(مخصوصاً کسانی که پشت پرده اند) را به نفع عموم از بین ببریم.
یکی از دوستان پرسید که چرا رئیس شورای بخش و تعدادی دیگر از ترکمنچاییها که در پشت صحنه هستند این قدر خود را می توانند به نمایندگان نزدیک می کنند و یا به عبارتی چرا نمایندگان تمایل دارند که انها را با صمیمیت بیشتری بپذیرند؟ تحلیل بنده این است:
ما شهروندان عادی علیرغم اینکه به نمایندگان مجلس و به خصوص آنهایی که پیروز انتخابات هستند رأی می دهیم و آنها را برنده می کنیم؛ متاسفانه چون به باور اشتباهی دچار هستیم و به اشتباهاً فکر می کنیم که نمایندگان عروسک خیمه شب بازی برخی از گروه ها و اشخاصی هستند که این اشخاص خاص در کل شهرستان پراکنده اند، و به نماینده خط می دهند، از فعالیت اجتماعی باز می ایستیم. چون به قدرت خویش آگاه نیستیم فکر می کنیم که فعالیت ما راه به جایی نمی برد. لذا منفعل می شویم و بله قربان گوی دیگران.
علیرغم رأی دادن به نمایندگان (با افکار و عقاید خویش، نه با خط گرفتن از کسانی که مدعی اخذ رأی برای نماینده هستند) چون در عرصه و فعالیت اجتماعی وارد نمی شویم، اشخاص خاص سر می رسند و مدعی می شوند که برای نماینده رأی گرفته اند و نماینده را مجاب می کنند که برای دورهای بعد هم اثر گذار خواهند بود و نماینده باید هوای آنها را داشته باشد؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!! این همان آرایی است که مردم عادی با علاقه خودشان به نماینده داده اند ولی پر رویان چنین ادعا می کنند که برای نماینده از مردم عادی و با اغواگری و اغفال آنها رأی گرفته اند.
اگر ما بر قدرت خویش واقف و بنابراین فعال باشیم و از انفعال دوری کینم، می توانیم در عرصه اجتماع حاضر باشیم و نماینده را به بحث بکشیم و به نماینده بقبولانیم که در وضعیت فعلی مردم در حدی هستند که (حداقل) در انتخابات مجلس و ریاست جمهوری با عقل و شعور حاضر شوند و آرایی خود را بدون اینکه از «تو را به خدا» مدعیان متاثر شوند در صندوق بیاندازند. در نتیجه نماینده متوجه می شود که رأی رای مردم است که باعث توفیقش شده نه «تورا به خدا»ی مدعیانی که ادعا دارند برای نماینده رأی می گیرند.