- ارسال کننده: گیو وفاییان تاریخ: ۹۲/۰۳/۱۹

آزادی اندیشه و بیان

قضاوت از روی احساس دوراز عدالت است.(علی ع)

باسلام و عرض ارادت خدمت دوستان فرهیخته ی سایت وزین میانالی در پی درج مطلبی از طرف روزنامه نگار محترم جناب قادر حسن زاده تحت عنوان الاغ تخم طلا....... و پاسخ گاها شدید برخی از دوستان خصوصا دوستانی که از منظر حقوقی به قضیه نگاه کرده و اعلام نظر داشتند برآن شدم تا بنده نیز بعنوان عضو کوچکی از جامعه ی حقوقی نظر خودم را در اینخصوص اعلام دارم:

اول از همه وقبل از پرداختن به موضوع بنظر میرسد دوستانی که با اسامی مستعار در این سایت قلم میزنند احتمالا یا خودرا باور ندارند یا اینکه بقدری هشیار و محتاط هستند که با پیش فرض اینکه احتمالا مطالبشان حاوی موارد مجرمانه باشد اقدام به جعل عناوین و اسامی مینمایند تا شاید روزی روزگاری از پیگرد قانون مصون بمانند وگرنه دلیلی نمیبینم که از ابراز هویت خویش ابایی داشته باشیم.

جناب حسن زاده را از سالها پیش میشناسم شاید از دوران دبیرستان یعنی دهه ی شصت که به گمانم برخی از بزرگوارانم که اکنون در این صحنه ی مجازی حضور دارند درآن دوران قدم به عرصه هستی نگذاشته بودند واینرا بدین خاطر عرض کردم که قدمت شناخت خودرا رسانده باشم . ایشان از همان دوران دبیرستان که انجمنهای اسلامی فعال بودند از فعالین عرصه فرهنگی و هنری بودند وبقول برخی از دوستان تنش برای اینکارها می خارید سالها گذشت و شاهد شدیم که ایشان اولین نشریه مستقل ودرخور با نام شایسته ی قافلان را روانه بازار نشر و فرهنگ نمود که در نوع خود جای بسی تشکر و قدردانی داشت خلاصه اینکه وارد جمع مطبوعاتیها شد و قطعا دوستان بزرگوارم تایید خواهند کرد که کار مطبوعات غیر وابسته و مستقل اطلاع رسانی بدور از پاچه خواری است که امیدورام آقای حسن زاده همچون گذشته به این رسالت خود عمل نمایند.

برگردیم سر موضوع الاغ تخم طلا ....... و انتقاداتی که در پی این موضوع حاصل شد .

فقط با اشاره به چند اصل و ماده میخواهم دوستان دانشمند و حقوقدان را به مواردی راهنمایی نمایم :

اصل هشتم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران : در جمهوری اسلامی ایران دعوت به خیر امر به معروف و نهی از منکر وظیفه ی همگانی و متقابل بر عهده ی مردم نسبت به یکدیگر .دولت به مردم و مردم نسبت به دولت ااست.

اصل بیست و دوم قانون اساسی ج.ا.ا : حیثیت .جان .حقوق .وشفل اشخاص از تعرض مصون است مگر در مواردی که قانون تجویز کند.

اصل بیست و سوم ق.ا.ج.ا.ا: تفتیش عقاید ممنوع است و هیچ کس را نمیتوان به صرف داشتن عقیده ای مورد تعرض و مواخذه قرار داد.

اصل سی و ششم: حکم به مجازات و اجرای آن باید تنها از طریق دادگاه صالح و به موجب قانون باشد.

اصل سی و هفتم: اصل بر برایت است و هیچ کس از نظر قانون مجرم شناخته نمیشود مگر اینکه جرم او در داگاه صالح ثابت شود

تمامی این اصول بر پایه احترام به حقوق انسانها استوار بوده و حرمت والای انسان را ارج مینهند امر به معروف در زمره تکلیف های شرعی و اجتماعی است در حالیکه آزادی بیان در شمار حقوق انسانها و مباحات می آید در حقوق اسلامی آزادی بعنوان اصل پذیرفته شده است (اصاله اباحه) یکی از شاخه های مهم اصل اباحه که در حقوق عمومی اهمیت فراوان دارد این است که هیچکس بر دیگری برتری ندارد دوستان بزرگوار معنای مشارکت عامه در تعیین سرنوشت سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی توسط مردم که بارها توسط بزرگان نظام نیز بر آن تاکیید شده چیست؟اگرچه در موارد بسیاری مردم از حق مسلم شهروندی خود مبنی بر انتقاد از مسولین چشم پوشی کرده اند بدین معنی نیست که چنین حقی وجود ندارد و هرکس از این حق فطری و قانونی خود استفاده کرد اورا به عنواینی مانند :ضد دین.لاییک.جیره خوار ......متهم کنیم

آیا واقعا دلیلی وجود دارد که به یک مسول اعم از شهردار و رییس اداره ونماینده و غیره جنبه ی قدوسی دهیم و از نقد صحیح و منطقی بپرهیزیم اگر اینگونه باشد که دیگر حقوقی باقی نخواهد ماند مولا امیر المومنین میفرمایند : آنکس که انکار منکر را در قلب ودست وزبان ترک کند مرده است میان زندگان .امام باقر ع نیز میفرمایند : هرکس سلطان ستمکار را به پرهیز از خدا امر کند واورا پند دهد و بترساند پاداش او همانند اجر ثقلین است .

سروران بزرگواری که از دید حقوقی به موضوع نگاه کرده وقلمفرسایی کرده اند خود بهتر از بنده میدانند که مواد اشاره شده در قانون مجازات اسلامی اولا ربطی به مانحن فیه ندارد دوما طرح موضوع یاد شده نیاز به اعلام شکایت شاکی خصوصی دارد که قطعا نگارنده محترم مطلب قصد ندارند کاسه داغتر از آش شده و بجای شهردار محترم اعلام جرم نمایند سوما قانون اساسی مادر همه ی قوانین است و سایر قوانین ملحم از قانون اساسی میباشند که در قانون اساسی اصول برایت و آزادی بیان بصراحت قید شده است .

در جامعه ی مدرن دموکراتیک امروزی چرا بجای اینکه دامنه نقد ونقد پذیری را توسعه دهیم در صدد ایجاد بن بست هستیم مگر نه اینست که در این برهه ی انتخابات هر هشت کاندیدای محترم به نقد دیدگاهها و عملکردهای یکدیگر میپردازند و آب از آب تکان نمیخورد آیا جایگاه فلان مسول شهرستان میانه از بزرگان نظام فراتر است که در نقد یک موضوع نقاد به عناوین موهوم وکذب متهم شود.دوستان بزرگوارم نه قصد دفاع از قادر حسن زاده را دارم که ایشان قطعا بهتر از بنده و امثال بنده میتوانند از خود دفاع کنند و نه قصد رد نظرات دوستان منتقد. اما آنچه مهم است این است اگر به دموکراسی اعتقاد داریم وبر این باوریم که کشورمان بر اساس دموکراسی اداره میشود پس باید از انتقاد نترسیم زیرا در چنین جامعه ای انتقاد شونده خود توان و فرصت پاسخ به انتقادات را دارد پس بیایید با حمایت از روش نقد و انتقاد سازنده جامعه را بسویی هدایت کنیم تا هیچ مدیری برای خود ارزش ماورایی قایل نباشد         سر من از ناله ی من دور نیست      لیک چشم و گوش را آن نور نیست

1
2
1 2