نقدی بر نوشته میکائیل رسولزاده
نقدی بر نوشته میکائیل رسولزاده: «جامعه شناسی یک کنش اقتصادی فعال، تحریم خرید اجیل»
یاور احمدپور ترکمانی
اقای میکائیل رسولزاده، در تحلیل و درخواست برای عدم خرید آجیل شب عید، اولاً، مقایسه ای از آلمان و میانه انجام داده اند، ثانیاً، برخی از رفتارهایی را که در غرب ممکن است مانند و شبیه نداشته باشد در کشورهایی همچون سودان، این رفتارها را «بدوی»، «خشونت امیز» و «غیر متمدنانه» و در بین ما ان رفتارها را با لحاظ احترام، «رفتار نامعقول» خواننده است و از خرید در مواقع افزایش قیمت انتقاد شده است. ثالثاً، با اذعان به اصول اقتصاد خرد تدریس شده در دانشگاه ها، که به تحلیل رفتار عاملان خرد می پردازد رابطه قیمت و تقاضا را برای همشریان میانه متذکر شده و خواسته هایی را مطرح کرده که در شماره 100 هفته نامه قافلان می توانید به صورت کامل مورد توجه قرار دهید. لازم می دانم نکاتی را در مورد نوشته اقای میکائیل رسولزتده برجسته کنم.
(خواننده محترم می تواند به نوشته اقای میکائیل رسولزاده در هفته نامه قافلان در شماره 100 به تاریخ 24 اسفند 91 مراجعه کند.)
در مورد مقایسه ای که در نحوه رفتار ما با المان انجام داده، باید گفت که تورم در ساختارهای متفاوت اقتصادی، باید متفاوت تحلیل شود. در کشورهای توسعه نیافته ساختار رقابتی شکل نگرفته، عوامل اقتصادی قدرت قیمت گذاری دارند. عوامل اقتصادی همچنین دارای قدرت برای اعمال دلخواهانه «سود درصدی» هستند. همچنین موضوعی با عنوان «تضادهای توزیعی حل نشده» در کشورهای توسعه نیافته موضوعیت دارد به این معنی که به دلیل فقدان هماهنگی کوتاه مدت و لحظه ای بین عوامل اصلی قیمت گذار، هر عاملی تصور می کند که اگر قیمت محصولات خود را افزایش دهد، دیگران چنین اقدامی نخواهند کرد و به این صورت سهم نسبی بیشتری نصیب او خواهد شد. در حالی که دیگران هم چنین تصوری دارند و بنابراین قیمت ها از طریق عوامل مختلف بالا می رود...
چنین رفتارهایی به خاطر شکل گرفتن ساختارهای رقابتی در کشورهایی همچون آلمان، با دلایلی که در کشورهای توسعه نیافته صورت می گیرد، اقدام نمی شود و اگر موردی از افزایش قیمت دیده شود به احتمال قوی (و با حذف استثناهایی) دلایل دیگر دارد و متناسب با ساختار انها با تحلیل و علت پردازی شود.
در مورد بند دوم که رفتارها منتسب به نا متمدنانه، بدوی و غیر معقول... شده، باید گفت که اولاً رفتارها متناسب با شرایط ساختاری و نهادی صورت می گیرد و چنانچه این رفتارها جواب نمی دادند مطمئن باشید که از جانب اقدام کننده ها، ترک می شد. چون هدف حفظ حیات است و اگر رفتاری در یک دوره میان مدت و یا بلند مدت مانع تداوم حیات شود، کنار گذاشته می شود. ثانیاً اینکه در وضعیت افزایش قیمت یک کالا، مردم هجوم می برند برای خرید ان کالا، دلیلش از یک طرف انتظارات قیمتی از اینده است و از طرف دیگر، نا اطمینانی به رویه های اعلام شده.
در مورد بند سوم که با اصول اقتصاد خرد دانشگاهی، رفتار مردم را در واقعیت تحلیل می کنید، باید گفت که چون این تحلیل ها بر مبنای تحلیل هایی که هزینه معاملاتی را نادیده می گیرند و تنها با هزینه های تبدیل سر و کار دارند، چارچوب تحلیلی قوی ارایه نمی دهند و از این رو ما محتاج چارچوب تحلیل جدیدی در نظریه اقتصاد خرد به بر مبنای نهادها شکل گرفته باشند، نیاز داریم.