بحث «موافقت» و «مشارکت» در عرصه انتخابات شورای شهر یا بحث «نفوذ نمایندگان» «در نقد مطلب آقای گل محمدی»
بحث «موافقت» و «مشارکت» در عرصه انتخابات شورای شهر یا بحث «نفوذ نمایندگان»
«در نقد مطلب آقای حسن گل محمدی»
یاور احمدپور ترکمانی
واژه «مشارکت» از حیث لغوی به معنای درگیری و تجمع برای منظوری خاص می باشد. در تعریفی که می توانیم برای «مشارکت» ارائه دهیم باید گفت که مشارکت، درگیری ذهنی و عاطفی اشخاص در موقعیت های گروهی است که آنان را بر می انگیزد تا برای دستیابی به هدفهای گروهی یکدیگر را یاری دهند و در مسئولیت کار شریک شوند.
در مشارکت خود شخص هم درگیر است و سهم عمده درگیری فرد روانشناختی است تا جسمانی. شخص در مشارکت این فرصت را می یابد که از قابلیت ها، ابتکارات و افرینندگی خود برای دستیابی به هدف های گروهی استفاده نماید. از این رو مشارکت با موافقت فرق می کند.
در موافقت، موافقت کننده کمک و درگیری ویژه ای ندارد و مسئولیت هم نمی پذیرد. بلکه انچه را که پیش رویش می گذارند، می پذیرد. در واقع در موافقت، نقش اصلی را تصمیم گیرنده بازی می کند که می کوشد تا با استفاده از توانایی های خویش، جمع را به موافقت وادارد.
اما مشارکت چیزی بیش از گرفتن موافقت از یک جمع برای تصمیم از پیش گرفته شده است. در مشارکت نقش اصلی با مشارکت کننده است و می کوشد تا توانایی های خویش را اشکار سازد. مشارکت اشخاص را بر می انگیزد تا در کوشش های خود مسئولیت بپذیرد. در واقع مشارکت هنگامی محقق می شود که فرد بی تفاوتی و بی مسئولیتی خود را به احساس وابستگی، هم سرنوشتی و مسئولیت پذیری بدهد.
از این نظر جناب اقای حسن گل محمدی عوض اینکه متغییر تحلیل خود را فرهنگ «مشارکت» و «موافقت » شهروندان قرار دهد- و ریشه یابی تاریخی این مسئله به سده های گذشته می رسد- و به تحلیل این دو به عنوان متغییر های تعیین کننده در عرصه انتخاب شوراهای شهر بپردازد، ایشان یک متغییر همزمان و همبسته را به اشتباه به عنوان متغییر تحلیل قرار می دهد و توفیق یا شکست عملکرد شوراهای شهر و منتخبین انها را در بازی «نمایندگان» و نقش انها در انتخابات نشان می دهد (در این مورد می توان با ریشه یابی تاریخی مشارکت و موافقت، سوالات زیادی را مطرح کرد که در تحلیل اقای گل محمدی جوابی برای این سوالات نمی توان یافت). ممکن است که نمایندگان در روند انتخابات قبلاً اثر داشته اند و احتمال اینده ان هم برود ولی در صورتی که متغییر اصلی در بین شهروندان خوب دیده شود و سهم مشارکت در تقابل با موافقت بیشتر شود، هیچ ایرادی در درگیری نمایندگان در انتخابات نخواهد بود. چرا که تحت مفهوم «مشارکت»، این شهروندان هستند که تعیین کننده قواعد بازی و تعیین کننده جهت و مسیر حرکت و سرعت حرکت هستند و خودشان درگیر در انتخاب شوراها به همراه نمایندگان هستند.
در این نوشته به همین اندازه اکتفا می کنم و در روزهای خوش اینده در مورد نحوه مشارکتی که به عنوان یک ابزاری برای پیشرفت عمل کند، خواهم نوشت.