مدیریت بد یک جشنواره ی خوب!
صدای به هم خوردن کلاکت، برداشت آخرین سکانس سومین همایش فیلم کوتاه میانه، در حالی در سالن این همایش پیچید که سوالات بسیاری در ذهن هنرمندان و خانواده های حاضر ایجاد شده بود. سردی و کسالت بار بودن برنامه های پیش بینی شده برای روز اختتامیه، سرمای سالن برگزاری را از یادها برده بود. میهمانان اصلی همایش که شامل داوران و برخی مسئولین استانی بودند با تاخیر دو ساعته (ساعت 17/30)به مراسم رسیدند. و این در حالی بود که سکوت معناداری سالن برگزاری را پر کرده بود و میهمانان کلافه، منتظر قرائت نتیجه تلاش فرزندان هنرمند شهرشان بودند. نتایج هر چه بود با تشویق حضار اعلام شد و برگزیده گان فیلم و سینمای شهرمان پاداش تلاششان را گرفتند.
اما برگزاری این همایش که انصافاًً حاصل سماجت و درایت پیمان جهانفر، رئیس فعلی انجمن فیلم شهرستان و دیگر اعضای این انجمن بود، فرصتی را بوجود آورد تا مطالبی درباره ی چرایی عدم استمرار حرکت های هنری در شهرستان مطرح شود.
فاصله بین برگزاری جشنواره های دوم و سوم فیلم کوتاه میانه، به یک دهه می رسد. هرچند بین اولین و دومین هم فاصله ی معناداری وجود داشت. اما چرایی این بی نظمی ها در برگزاری گاه و بیگاه همایش های هنری در میانه، کجاست؟ آیا تنها مشکلات مالی ترمز حرکت های فرهنگی را در این شهر می کشد؟ یا عوامل دیگری باعث و بانی آن هستند؟
سالهاست که فعالان عرصه ی فرهنگی و هنری شهرستان از دردی می نالند که خودشان هم نمی دانند چیست. پیشکسوتان هنر و هنرمندان این دیار به دنبال حل معمایی هستند که ظاهراً لاینحل بوده و خواهد بود. اینکه چرا انجمن های هنری شهرستان یکی پس از دیگری تعطیل می شوند و دوباره با روی کار آمدن نیروهای جوان و تازه نفس جانی دوباره گرفته و باز سرنگون می شوند؟
چرا انجمن نمایشی که با اقتدار گروههای نمایش شهرستان را به جشنواره های استانی می فرستاد، امروز حتی از برگزاری انتخابات نمایشی هم عاجز است؟
چه بر سر انجمن ادبی شهرستان آمده؟
هنر اصیل موسیقی در شهر ما چه جایگاهی دارد؟
چرا فقط در شهر ما صدای ساز آشیق هایمان حرام اعلام می شود؟
چرا هر ساله فعالیت هنری هنرمندان شهرما کمرنگ می شود و چرا بسیاری از نیروی های جوانی که وارد عرصه شده اند، با لذت از هنر خود یاد نمی کنند؟ تا کی باید هنر، هنرمندان این شهر مجال بروز پیدا نکند؟
مگر غیر از این است که هنر برای مخاطب است و هنرمند متعلق به جامعه؟ پس چرا هنرمندان این شهر با انواع اقسام روش های ناجوانمردانه ترور شخصیت می شوند و اجازه ی هنرنمایی پیدا نمی کنند؟
تا کی باید هنرمندان و جوانان جویای هنر این شهر مزدشان عملگی گرداننده گان مراسمات باشد و در نهایت هم، ارزش این کار با ارزش آنها که به نام خدمت به هنر تن به این کارها می سپارند، انجام وظیفه عنوان شود؟
که همین عامل باعث سرخوردگی آنها شده و در برنامه های بعدی به بانیان مراسمات به دنبال شکار سوژه های جدیدی می روند که عاشق هنر باشد و البته بی خبر از سرنوشت کسانی که پا، جای پای آنها نهاده اند؟
و نمونه ی آخر این بی حرمتی ها به ساحت هنر و هنرمند، تصاحب تمامی موفقیت های انجمن فیلم شهرستان در جریان برگزاری سومین همایش فیلم میانه بود که امیدواریم به سرنوشت انجمن نمایش شهرستان دچار نشود. چرا که دیگر مجالی نخواهد بود تا سرخوردگی های زحمتکشان شبانه روزی این همایش، بی اعتنایی برخی ها را فراموش کنند.