در پی انتشار این نامه در قافلان نیوز بدون اینکه هیچ واکنش و پاسخی از سوی شهرداری ابراز شود آقای زرین مدیر محترم روابط عمومی فرمانداری با بنده تماس گرفته و گفتند که « آقای شهردار می گویند به آن کودک سلام برسانید و بگویید ازکنار همان پنجره کنار برود من می آیم و ظرف یک هفته آینده نه تنها شن ریزی و زیرسازی بلکه آسفالت آن خیابان را هم در صورت مساعد بودن هوا اجرا خواهم کرد».

عکس های 25آبان. قبل از قول شهردار

اکنون دو هفته از آن ماجرا می گذرد و من برای پرهیز از اطاله کلام عکس هایی را که بعد از گذشت سه هفته از این خیابان تهیه کرده ام در کنار این مطلب قرار می دهم تا همه مردم و خوانندگان محترم سایت به چشم خود ببینند که وعده شهردار  مثل دیگر پروژه های آن تا چه حد جامه عمل به تن پوشیده است.

تا اینجا صورت قضیه بود و بحثی نداریم که این روند شکل معمول و رویه ثابت عملکرد شهرداری در فعالیت ها و اقداماتش در عرصه های مختلف عمرانی و خدماتی شهر بوده و هست؛ و نمونه های بسیاری را می توان از این روند کاری شهرداری نام برد که فعلاً بماند. اما جالبتر از این؛ شنیدن پشت پرده این ماجراست که آه از نهاد هر شهروند دلسوزی بلند می کند و موجبات تأسف و نا امیدی از اصلاح امور و بهبود اوضاع مدیریت شهری را به بار می آورد.

شنیدیم که شهردار خطاب به یکی از کارمندانش گفته است: به این حسن زاده بگو نامه از زبان کودک ننویسد و در سایت منتشر نکند، فکر می کند من نمی فهمم؟ بگو تو هنوز بچه ای! و ... . شهردار در ادامه افاضات اندیشمندانه شان اضافه نموده اند: اصلاً این "هاشمی چی ها" با من مشکل دارند دیگر...!

آقای خرده فروش! بنده با صراحت و صادقانه عرض می کنم؛ بله شما صحیح می فرمایید من خودم شخصاً آن نامه را از زبان یک دختر کوچولو نوشته ام. ضمناً من قادر حسن زاده هستم نه شخص دیگر. خواستم با زبان بی ریای یک کودک مشکلاتمان را بیان نمایم ولی مثل اینکه شما زبان کودک را هم توجه نشدید پس بنابراین اینبار با زبان یک مرد با شما سخن می گویم. شما اگر توانایی دفاع از عملکرد خود را دارید، بیایید در عرصه رسانه پاسخگو باشید، نروید در پشت پرده به تسویه حساب شخصی روی بیاورید و با اعمال فشار، زهر خود را به کارمندی که احتمال می دهید در صف منتقدان شماست بریزید. بیایید مرد و مردانه و با شهامت – اگر دارید – در همان سایتی که از جور و جفاهای آن ناله می کنید از خود دفاع کنید و افکار عمومی را تنویر فرمایید تا حقانیت شما اثبات شود. انتقام انتقادات قافـلان را از حسن گل محمدی نگیرید. ایشان کارمند شما هستند و اتفاقاً یکی از بهترین و لایقترین کارمندان شما – البته اگر شما فرق کارمند به درد بخور و ... را بدانید؛ که ظواهر امر نشان می دهد چنین نیست – شما که از دست هاشمی چی ها می نالید چرا لطفی را که همین "هاشمی چی ها" در سال های انزوای شما در حقتان کردند به یاد نمی آورید؟ آیا فراموش کرده اید کهوقتی شما را به حاشیه رانده بودند و با خارج کردن از حلقه مدیریت شهرداری در شرایط تبعیدگونه در انتهای خیابان راه آهن به سر می بردید، همین "هاشمی چی" ها یک صفحه کامل نشریه خود را به شما اختصاص دادند تا حرف های خود را بزنید؟!(شماره 27 سال 87).  فراموش نکنید که اتفاقاً همان زمان شهردار وقت و کسانی که شما مشکلاتتان را از ناحیه آن ها می دانستیداز منتسبین به جناح "هاشمی چی ها" بود و اگر بنا بر باند بازی و جناح گرایی بود که برای شما چنین فرصتی را مهیا نمی کردند.

مشکل شما این است که به تمام مسائل از زاویه شخصی نگاه می کنید و همه چیز را به حب و بغض های فردی ربط می دهید و فکر نمی کنید که تعامل با افکار عمومی و ارباب جراید رسم و راهی دارد و باید از همان رسم و راه وارد شد و پاسخگو بود.

البته نکته ظریفی که در این میان وجود دارد ارتباط این اظهارات شما با اتفاقی است که یک روز قبل از آن در سازمان متبوع شما روی داده بود. مطمعناً هیچ عقل سلیمی نمی تواند منکر ارتباط این طرز فکر و اظهارات شما با بازدید یک روز قبل یک مقام محلی و گپ و گفت های چند ساعته شما با این مقام محترم باشد.

اما به خاطر داشته باشید که نه هاشمی چی ها آن قدر تنزل کرده اند که وقت خود را برای تضعیف یا تخریب – به زعم خودتان – مهره بی تأثیری مثل شما صرف کنند و نه شما به آن اندازه قابل توجه و اهمیت هستید که نگاه ها را به سمت خود معطوف سازید. بنده همواره اعلام کرده ام تابع اصول و رسالت مطبوعاتی خود بوده و در این طریق مقدس از پرسشگری و به چالش کشیدن احدی از مسئولان و مدیران این جامعه پروا و ابایی نخواهم داشت و شما هم بهتر است در همین عرصه و با همین ابزار و وسیله از خود دفاع کنید و از رفتن به بیراهه های میانبر پرهیز نمایید.

عکس بعد از قول شهردار( 10روز بعد)

قضاوت با شما!