دو نکته از دو کتاب شهید مطهری محور بحث های دارالقران ترکمنچای
دو نکته از دو کتاب شهید مطهری
محور بحث های دارالقران ترکمنچای
یاور احمدپور ترکمانی
الف) اولویت سازمان بر افراد
ابتدا چنين به نظر ميرسد كه صلاح و فساد اجتماعي بزرگ يا كوچك، تنها به يك چيز بستگي دارد، صلاح و عدم صلاح افراد آن اجتماع. يعني فقط افرادند كه همه مسووليتها متوجه آنهاست. اما كساني كه بيشتر و عميقتر مطالعه كردهاند، به اين نتيجه رسيدهاند كه تأثير و اهميت سازمان و تشكيلات از تأثير و اهميت افراد بيشتر است؛ در درجه اول بايد درباره سازمان صالح انديشيد و در درجه دوم درباره افراد صالح.
افلاطون نظريه اجتماعي معروفي دارد كه به نام «مدينه فاضله افلاطون» معروف است. در ميان حكماء اسلامي حكيم ابونصر فارابي از افلاطون پيروي كرده و نظرياتي ابراز داشته است. اين دو حكيم اساس نظر خود را صلاحيت افراد قرار دادهاند، اصالت فردي انديشيدهاند.
.... بر اين نظريه انتقاداتي شده از جمله اينكه تأثير شگرف و عظيم سازمان در افكار و اعمال و روحيه افراد مورد توجه واقع نشده است. اين نكته مورد توجه قرار نگرفته كه اگر سازمان صالح بود، كمتر فرد ناصالح قدرت تخطي دارد و اگر ناصالح بود، فرد صالح كمتر قدرت عمل و اجراء منويات خود را پيدا ميكند و احياناً منويات و افكار خود را ميبازد و همرنگ سازمان ميشود.
مطهری در همين راستا نشان ميدهد كه چگونه رويكرد فردگرايانه به حيات جمعي راه را بر روي شكلگيري همبستگي، همدردي و تعاون اسلامي مسدود مي سازد و كارنامهاي را رقم ميزند كه مطهري در حماسه حسينياز آن با عنوان «كارنامه بسيار بسيار ضعيف اگر نگوييم تاريك » ياد ميكند. وي با اظهار تأسف از برخورد غلط و فاجعهآميز با آموزه امر به معروف و نهي از منكر در جامعه اسلامي دردمندانه ميگويد: «آنها كه يك عمر در ديرها و صومعهها زندگي كردند امروز دارند متشكل ميشوند و همبستگي و همدردي پيدا ميكنند ولي ما كه دينمان دين اجتماعي و زندگي و همكاري و وحدت و همبستگي است به سوي انفراد و تنهايي و جدايي و تفرق گرايش پيدا كردهايم.» وي از همين زاويه نشان ميدهد كه چگونه بد دفاع كردن از اين فريضه از سوي گروهي همراه با متروك گذاشتن آن از سوي گروهي ديگر چگونه با توسعه رابطه برقرار ميكند:
«روايتي را كه در كافي است و از روايات بسيار معروف و قطعي و مسلم ماست ... يك قسمتش كه اول حديث هم هست اين است كه فرمود: «در آخرالزمان، مردم رياكاري پيدا ميشوند دائماً آيه قرآن و دعا ميخوانند. «ويتنسكون» اظهار مقدسمآبي ميكنند «حدثاء سفهاء» يك مردم تازه به دوران رسيدة هم هستند. تنها چيزي كه اين مقدسمآبها به آن اعتنا ندارند، امر به معروف و نهي از منكر است. «لا يوجبون امراً بمعروف و لا نهياً عن منكر الا اذا امنوا الضرر» اينها تا مطمئن نشوند كه امر به معروف و نهي از منكر كوچكترين ضرري به ايشان نميزند، به آن تن نميدهند.»
ب) منزلت عدالت اجتماعي
شهيد مطهري در مقدمه كتاب ارزشمند «بررسي اجمالي مباني اقتصاد اسلامي»مينويسد: اصل عدالت از مقياسهاي اسلام است كه بايد ديد چه چيز بر او منطبق ميشود. عدالت در سلسله علل احكام است نه در سلسله معلولات. نه اين است كه آنچه دين گفت عدل است بلكه آنچه عدل است دين ميگويد اين است معني مقياس بودن عدالت براي دين.
در جاهليت، دين را مقياس عدالت و حسن و قبح ميدانستند لذا در سوره اعراف از آنها نقل ميكند كه هر كار زشتي را به حساب دين ميگذاشتند و قرآن ميگويد: بگو (خدا) امر به فحشاء نميكند .
انكار اصل عدل و تأثير كم و بيش آن در افكار مانع شد كه فلسفه اجتماعي اسلام رشد كند .
وي در ادامه به رابطه بسيار مستحكم ميان انديشه عدالت اجتماعي با عقلمحوري، علم محوري و اخلاقمحوري اشاره كرده و نشان ميدهد كه ضعفهاي اساسي جامعه اسلامي در هر يك از اين زمينهها نيز تحت تأثير غفلت از انديشه در باب عدالت اجتماعي است. از نظر او خداپرستي چيزي جز توحيد فردي نيست و توحيد هنگامي در وجه اجتماعي متجلي ميشود كه درك روشني از عدالت اجتماعي (توحيد اجتماعي) وجود داشته باشد: «همه تعليمات پيامبران مقدمهاي است براي دو امر، اول شناخت خدا و نزديك شدن به او و دوم برقراري عدل و قسط در جامعه بشري.... دعوت به خدا و شناخت او، نزديك شدن به او يعني دعوت به توحيد نظري و توحيد عملي فردي. اما اقامه عدل و قسط در جامعه به معني برقرار ساختن توحيد عملي اجتماعي است.»
این متن توسط نگارنده در تاریخ 18/8/91 ارائه شد.