از متن تا حاشیه_چالشی بر مصاحبه سیدحسین هاشمی با روزنامه شرق (قسمت 2)
| نوشته شده توسط پدرام نائبی |
از متن تا حاشیه چالشی برمصاحبه سید حسین هاشمی با روزنامه شرق (قسمت 2)
در نخستين جملاتي كه در اين گفت و شنود منعقد مي گردد ، جناب هاشمي چنين اظهار مي دارند كه در كميسيون صنايع مجلس اختيار وي‍ژه و تام داشته اند به طوريكه وكلاي مجلس و مقامات وزارت با پيشنهادات ايشان مخالفت نمي كرده اند.
اما در ادامه ي اين مصاحبه نسبتا طولاني ، گويا ايشان گفته هاي خود را به باد فراموشي مي سپارند و با استفاده از عباراتي همچون:
نتوانسته ايم...
شكست خورده ايم...
گفتيم اما قبول نكردند...
بعدها به حرف ما رسيدند...
پيشنهاداتي كرديم اما ترتيب اثر داده نشد...
خود به خود ادعاي اوليه را باطل كرده و اعتبارش را زير سوال مي برد.
البته جمله اي كه در اواخر مصاحبه بيان داشته اند اين دوگانگي را دو چندان مي كند و چنين اذعان مي دارند كه من قدرتي نداشتم و فقط مي توانستم تذكر بدهم.
ايشان استقبال گرم صنعتگران و آغوش هميشه باز صنعت به روي خود را بينه و سندي براي اثبات عملكرد خوب و قابل قبول خود مي دانند . اما آنچه كه به ذهن نگارنده مي رسد بهترين وسيله سنجش عملكرد ،آمارهاست نه آغوش گرم!! نكته اي كه بارها و بارها مورد سوال پرسشگر قرار مي گيرد اما در مقابل ، مصاحبه شونده يا خاطره مي گويد يا مدح مي كند يا كلي گويي را پيشه مي سازد.
-عدم سرمايه گذاري بودجه ي حاصل از نفت در بخش صنايع
-عدم تحقق برنامه هاي بخش صنعت و معدن در سند توسعه ي چهارم و پنجم
-اجراي ضعيف طرح ارتقاي كيفيت محصولات توليدي و صنعتي
-عدم موفقيت در هدفمندي فعاليت پژوهشگاه بازرگاني در وزارت صنعت ، معدن و تجارت
-عدم موفقيت در هدايت منابع در بخش توليد
-كاهش ارائه ي تسهيلات بانكي و افزايش سود سپرده گذاري
-عملكرد ناصواب در واگذاري واحد هاي توليدي به بخش خصوصي
-كم بودن ميزان درصد توليد ناخالص ملي از متوسط آن
مواردي بود كه مهندس هاشمي در آسيب شناسي صنعت كشور بيان كرده و لب به انتقاد مي گشايد!!
اما بي ترديد اين وضعيت ، خواسته ي صنعتگران ايراني نيست...
پس آيا مي توانيم باور كنيم كه خدمت به صنعت و موفقيت در اين مهم ،آغوش صنعتگران را به روي رئيس 16 ساله ي كميسيون صنايع باز مي كند؟
يا اينكه اصلا آغوشي در كار هست ؟ يا نه؟
لازم به ذكر است گاهي اظهارات عجيبي در متن مصاحبه به چشم مي خورد كه تعجب خواننده را به دنبال دارد به طور مثال ايشان در انتقاد از عملكرد نامناسب دستگاههاي دولتي در بخش توليد اظهار مي كنند كه دولت ، مجلس و قوه ي قضائيه در هدايت منابع به بخش توليد موفق نبوده است.
حال سوال اصلي اينجاست ، قوه ي محترم قضائيه چه نقشي مي تواند در هدايت اين منابع داشته باشد؟
آيا قوه ي قضائيه قانون گذار است يا مجري قانون؟
آيا قوه ي قضائيه ارگان صنعتي است ؟ يا متولي صنعت است؟
در ادامه ي اين مصاحبه، ايشان به بحران شرق آسيا در گذشته ي نه چندان دور اشاره كرده و حل معضلات حاصل از اين بحران را در سايه ي همكاري مردم و مسئولين آن منطقه دانسته و عامل اصلي برون رفت از اين بحران را قرار دادن مردم در جريان كارها و اطلاع رساني به آنها توسط دستگاه هاي دولتي بيان كرده اند.
ايشان همچنين اظهار داشته اند كه دولت جمهوري اسلامي ايران نيز بايستي مردم را در اطلاع كارهاي خود قرار بدهد ، اما در ادامه اطلاع رساني در مورد فساد اخير بانكي را اشتباه دانسته و آن را به ضربه اي مهلك براي توليد و صنعت تشبيه كرده اند!!
اين موضع گيري دو گانه ي ايشان در مورد مسئله اي واحد چگونه قابل توجيه است؟
از نظر ايشان اطلاع رساني موجب حل مشكلات مي شود و يا بالعكس آنها را تشديد مي كند؟
اظهارات دو گانه ي وي در مورد تحريم غرب عليه ايران و ثمرات آن نيز كاملا مشهود و هويداست.
ايشان در جايي تحريم ها را توفيق اجباري براي صنعت ايران ناميده و آن را موجب رونق گرفتن چرخه ي توليد داسته اند و از سويي ديگر در همين متن اثرات تحريم ها را همچون ضربه اي به صنعت كشور بيان كرده اند.
با ذكر اين نكته كه همواره توليد معلول صنعت بوده و رابطه ي مستقيمي با آن دارد ، چگونه مي توان اين دو اظهار نظر را در كنار هم گنجاند؟
آيا تحريم براي صنعت سعادت را به دنبال خواهد داشت؟ يا شقاوت را؟
آيا تحريم براي صنعت ضربه اي خواهد بود؟ يا فرصتي؟
باري آنچه كه از يك سياست مدار معتبر و مجرب انتظار مي رود گفت و گويي متقن با براهيني مستدل همراه با آمار و ارقام حساب شده و رسمي است.
گفته هايي روشن و محكم كه راهي براي برون رفت از معضلات در مقابل مسئولين قرار داده و وضعيت موجود را به درستي براي مردم ترسيم نمايد.اما آنچه كه در اين گفتمان ديده مي شود نه تنها موجب آشكاري وضعيت موجود نيست بلكه آن را گنگ تر نيز مي كند .مطلب مرتبط : از متن تا حاشیه_چالشی بر مصاحبه سیدحسین هاشمی با روزنامه شرق (قسمت 1)
|
