از نقد تا ناسزا - پاسخ یک شهروند
از نقد تا ناسزا - پاسخ یک شهروند
در پی درج مطلبی با عنوان "سگها را نکشید" در سایت محترم میانالی که به قلم یکی از همشهریان تحصیلکرده و فهیم میانه ای نوشته شده بود، ضمن سپاس و تشکر از توجه و دقت و حساسیت عموم شهروندان به مسائل و موضوعات اجتماعی و انسانی و بویژه با تقدیر از نویسنده محترم این مطلب انتقادی (البته اگر بشود نام انتقاد بر آن نهاد) لازم است نکاتی را جهت استحضار خوانندگان محترم مطلب مذکور و عموم مردم عزیز و کاربران محترم اینترنتی به عرض برسانیم.
شهروند محترم؛ این که دلسوزی و حمایت از سگ ها و یا هر حیوان دیگری کاری بسیار ارزشمند و از نشانه های بلوغ فکری و فرهنگی یک شهروند است شکی نیست و از شما به خاطر این انتقاد به جا و حساسیت و دقت و جانبداری از حیوانات زبان بسته بسیار تقدیر و تشکر می کنیم. اما آیا کمی هم به طرز بیان انتقاد و طرح مسئله خود توجه کرده اید؟!
به نظر شما "غیر انسان" خطاب کردن مجموعه شهرداری و وهن شورای اسلامی شهر و استفاده از جملاتی نظیر ((شهرداري ميانه، در اقدام غيرانساني خود،...)) ، (( اين عمل غيرانساني شهرداري،...)) ، ((اينها كساني نيستند كه حرف توي مخشون بره! )) ((شايد هم شهرداري ميخواد اونها (سگها) را به حرف دربياره تا راه چاره حل مشكلات شهرداري رو اونها بگن!!!)) ، (( اگه رحم حاليشون بود... )) ، ((گند زدن به اين شهر تاريخي...)) و نظیر اینها برازنده شأن و شخصیت یک مشاور روانشناس و یک مدعی انسانیت مضاعف هست؟!
این جملات در مقام نقد و اعتراض چه تفاوتی با جملاتی که از ذهن و زبان یک شهروند عادی و فاقد تحصیلات و سواد دانشگاهی جاری می شود دارد؟!
هر کس که کمترین بهره ای از علم و تجربه بشر در فن بیان و شیوه نقد و ارشاد برده باشد به سادگی می داند که سخنی که در کمال ادب و متانت و تواضع و وزانت بیان شود بسیار موثرتر و مفیدتر از حرفی است که با شدت و حدت و رکاکت و خشونت بر زبان آورده شود.
آیا بهتر نبود ابتدا با طرح پرسش در همین سایت یا با تماس تلفنی یا حضوری با مدیران شهرداری بدواً از دلیل و علت این اقدام به ظاهر خشونت بار شهرداری پرس و جو می کردید و نقد و اعتراض خود را پس از اطلاع از تمام جوانب امر و با آگاهی کامل و ایضاً با بهره بردن از توانایی علمی و حرفه ای خود در فن بیان و مشاوره و راهنمایی مطرح می فرمودید؟!
شهرداری روزانه ده ها مورد تماس تلفنی یا نامه کتبی و الکترونیکی یا مراجعه حضوری به جهت انتقاد از افزایش وجود سگهای ولگرد در اقصی نقاط شهر و درخواست عمومی برای جلوگیری از حضور ناخواسته آنان در معابر و محلات و رفع مشکلات بهداشتی و اجتماعی ناشی از آن دریافت می کند و فشار اجتماعی زیادی از این جهت وجود دارد فلذا سالانه در حدود 500 الی 600 قلاده سگ ولگرد در سطح مناطق مختلف شهر و بویژه نقاط حاشیه ای و محروم شکار و معدوم می شود و شاید بد نباشد اکنون شما به این سئوال پاسخ دهید که با شرایط فعلی حاکم بر وضعیت اقتصادی کشور و مشکلات و مسائل عدیده اجتماعی و انسانی و نیاز شدید گروه های آسیب دیده اجتماعی به مراقبت و ارائه سرویس های امدادی که خود شما به دلیل ارتباط کاری از فهرست بلند و بالای آن اطلاع دارید آیا ایده ایجاد مرکز نگهداری و تربیت سگ های ولگرد و تامین هزینه های نگهداری آنان می تواند امری اولویت دار در شهر میانه تلقی شود؟!
اگر شهرداری اقدام به جمع آوری و نگهداری سگ های ولگرد بنماید سالانه حدود 1000 قلاده سگ قابل جمع آوری است و پس از 5 سال شاهد انباشت تعداد بیش از 5000 هزار قلاده از این حیوان خواهیم بود که با توجه به شیوه زاد و ولد این حیوان مضروب تکثیر این تعداد سگ را باید بیش از 15000 تا 2000 هزار قلاده تصور کرد که با نیم نگاهی به هزینه های نگهداری و مراقبت های بهداشتی و امنیتی و تغذیه این تعداد سگ باید به این سئوال اساسی پاسخ داد که این هزینه ها را از کجا باید تامین کرد؟!
از طرح های عمرانی شهرداری؟ از حقوق کارکنان شهرداری؟ از هزینه نظافت و خدمات شهری؟ از کجا باید برید و به اینجا دوخت؟
به همین خاطر است که طرح زنده گیری و نگهداری سگ های ولگرد در کشور که در قالب دستورالعملی ملی به فرمانداری ها و شهرداری های کشور ابلاغ شده بود عملاً امکان اجرا نیافته و با شکست مواجه شده است و تقریباً در تمامی شهرهای کشور - به جز تعداد معدودی از آن ها ( که البته آن ها هم به طور کامل این طرح را اجرا نکرده اند) - از همین روش شکار با اسلحه گرم استفاده می شود.
و اما از جهت عقلی و شرعی و انسانی هم که به موضوع نگاه کنیم در همه زمان ها از بین بردن حیوانات موذی به نحو معقول و منطقی رایج بوده و حکما و عقلا هم در تایید این عمل نظر داده اند که برای نمونه فتاوی رهبر معظم انقلاب در این خصوص قابل رجوع است:
(( استفتاء در مورد کشتن حیوانات از مقام معظم رهبری:
س: متأسفانه همسايهاى داريم كه از روى ترحم گربه را غذا مىدهد همين امر موجب شده كه تعداد گربهها در كوچه زياد شود و موجب اذيت و آزار و احتمال بيمارى شده است لذا خواهشمندم بفرماييد آيا از نظر شرعى از بين بردن آنها چه حكمى دارد؟
ج) دفع حيوان موذى اگر مملوک شخص ديگرى نباشد، جايز است و ظلم به حيوانى که اذيت نمىکند، جايز نيست.
س: آيا از بين بردن حشرات (مثلاً مورچه هايى كه در حياط منزل لانه كرده اند) جايز است؟
ج) اگر موذى بوده و يا وجود آنها موجب آلودگى محل زندگى گردد، اشكال ندارد. ))
جهت اطلاع همشهریان عزیز و بویژه جنابعالی عرض می شود که در راستای عملی نمودن « طرح ملی کنترل جمعیت حیوانات مزاحم » شامل سگ، گربه، موش و ... که از حدود 5 سال پیش در کشور تهیه و مراحل اجرایی نمودن آن در دست اقدام است، شهرداری میانه نیز از 3 سال پیش پیگیر دریافت تجهیزات و وسایل لازم برای این منظور بوده که به دلیل عدم آمادگی نهادهای مسئول برای تهیه و تحویل این وسایل و تجهیزات تا کنون موفق به تهیه آن ها نشده است و طبق اطلاعی که از طریق واحد حراست شهرداری حاصل گردید اخیراً بحث تحویل سلاح بیهوشی به نتیجه رسیده و احتمالاً به زودی شاهد تحویل این سلاح به شهرداری خواهیم بود تا در عملیات زنده گیری سگ ها مورد استفاده قرار گیرد. و بدیهی است با تهیه کامل این وسایل و تجهیزات و راه اندازی مرکز تجمیع و نگهداری سگ های مزاحم و اجرای طرح عقیم سازی آنان بخشی از این مشکل به شکلی منطقی و علمی حل خواهد گردید.
شاید بد نباشد در هنگام مواجهه با مسائل و مشکلات شهرمان و هنگامی که تصمیم به انتقاد از وضعیتی می گیریم با کمی تأمل و درنگ و فایق آمدن بر احساسات زودگذر سطحی با دیدی عمیق موضوعات را بررسی کرده و با نقد و تحلیل کارشناسانه موضوع آن را به شکلی منطقی و با الفاظ و عباراتی خردمندانه و وزین طوری بیان کنیم که مخاطب ما با کمال میل و اشتیاق از آن استقبال نموده و از ما به جهت خیرخواهی و ارشادمان تشکر و سپاسگزاری هم بنماید نه اینکه با به بکار بردن الفاظ و عبارتی ناخوشایند و فحش و ناسزا موجب تخریب و تخطئه مخاطب و رنجش او از طرز بیان و گفتار خود شده و اثرگذاری نقد و نظر خود را از بین ببریم.
روابط عمومی شهرداری میانه