یک دروغ شاخدار
در میانه و آچاچی هر که را می بینم.گلایه می کند چرا مارا خبر دار نکردید.تا در رکورد دوچرخه سواری روی آب با یدک آبی شرکت کنیم.در حالیکه چند ماه زحمات و تلاشهایم به روز در وبم و چند سایت دیگر اعلام می شد.نزدیک به 1000 برگ اطلاعیه هم به تمام در و دیوار زده بودیم.لذا این گلایه عاقلانه نیست. و یک کوتاهی است.که ما به آن عادت کرده ایم.حتی در اهداء بطری 100 نفری بیشتر با ما نبودند.تا یک دروغ شاخدار را قبول کنیم.
به تمام اداره ها و سازمانها و گروهها و...هم مراجعه کردیم.اما هیچ کدام نمی توانند.دروغ بگویند.همه خبر داشتند و می دانستند.چکار می کنیم.حتی دورا دور کار مارا رصد می کردند.عملا برای ما این راه سخت به تنهایی با این همه بی مهری قابل پیش بینی بود.ما دانسته این مسیر را با لطف خدا تنهایی ادامه دادیم.حتی دو روز هم برنامه را تمدید کردیم.هر که آمد.دست بوسش بودیم.هر که هم نیامد.خواهشا دروغ شاخدار سرهم نکند.